آشنایی با قرآن

مرتضی مطهری

جلد 7 -صفحه : 182/ 86
نمايش فراداده

ممنوع شدن سب اميرالمومنين عليه السلام توسط عمربن عبدالعزيز

عمربن عبدالعزيز بود كه قضيه سب و لعن على عليه السلام را ممنوع كرد . خودش مى گويد :

دو قضيه باعث شد كه من اين كار را منع كردم . يكى اينكه وقتى بچه بودم معلم سرخانه اى داشتم كه مىآمد و براى من تدريس مى كرد . ما در كوچه ها با بچه هاى هم سن و سال بازى مى كرديم .

به اين بچه ها چنان آموخته بودند كه بدون اينكه قصد خاصى هم داشته باشند دو كلمه كه صحبت مى كردند تا كسى حركتى مى كرد و از او مى پرسيدند چرا اين كار را كردى وقتى مى خواست بگويد من اين كار را نكردم العياذبالله مى گفت :

" لعنت بر على كى من چنين كارى كردم ؟ "

عمربن عبدالعزيز مى گويد يك بار كه ما در كوچه اين كارها را مى كرديم معلم من آمد از آنجا گذشت .

قرار بود براى تدريس به من به مسجد برود و من هم به آنجا بروم . به مسجد رفتم ديدم مشغول نماز است . منتظر ماندم تا نمازش تمام شود .

تا گفت " السلام عليكم " به سرعت از جا بلند شد و دوباره گفت :

" الله اكبر " .

تا اين نماز ديگر هم تمام شد زود بلند شد و نماز ديگرى را شروع كرد . ديدم وقت گذشت و حس كردم كه امروز نمى خواهد به من درس بدهد .

پيش خود گفتم :

بايد بفهمم چرا نمى خواهد به من درس بدهد .

اين بار به محض اينكه گفت :

" السلام عليكم " ديگر مجال ندادم فورا سلام كردم و گفتم :

استاد ! آيا امروز نمى خواهيد به من درس بدهيد ؟

ديدم رفتارش با من جور ديگرى است .

گفتم : آيا تقصيرى كرده ام ؟

گناهى كرده ام ؟

گفت : آن چه كارى بود كه در كوچه كردى ؟

آن چه بود كه من از تو شنيدم ؟

گفتم : چه چيزى ؟

موضوع را گفت . بعد از من پرسيد :

تو از چه موقع اطلاع پيدا كردى كه خداوند پس از آنكه بر اهل بدر راضى شد بر آنها غضب كرد ؟

(اهل تسنن مساله اهل بدر را قبول دارند .)

من هم بچه بودم و بى اطلاع گفتم :

مگر على هم از اصحاب بدر بود ؟

گفت : " هل البدر الا لعلى ؟ ! "

مگر در بدر قهرمانى غير از على بود ؟

اصلا بدر مال على است . از آن پس تصميم گرفتم كه ديگر اين كار را نكنم .

عمربن عبدالعزيز مى گويد قضيه دوم مربوط است به زمانى كه پدرم حاكم مدينه بود . پدرم كه خطبه مى خواند مى ديدم كه خيلى فصيح و بليغ حرف مى زند جز آنجا كه مى رسد به لعن على عليه السلام كه گويى زبانش به لكنت مى افتد .