پس از اين آيات قرآن ما يك قسمتهايى را در كمال صراحت مى فهميم ولى يك قسمتهاى ديگر را قرآن به اجمال و ابهام گذرانده و بيان نكرده است .
حال كه قرآن بيان نكرده است تاريخ چطور ؟
مفسرين آيا قضيه را افشا كرده است يا نه ؟
آنچه كه از نظر مفسرين اعم از شيعه و سنى مسلم و قطعى است اين است كه آن زنى كه پيغمبر به او رازى گفت و فرمود:
افشا نكن حفصه دختر عمر بود و آن زنى كه حفصه راز پيغمبر را به او افشا كرد عايشه بود و آن دو زنى كه قرآن به اينها مى گويد :
يا دست از توطئه چينى عليه پيغمبر برداريد و يا توبه كنيد به اتفاق شيعه و سنى حفصه و عايشه بودند . چنين نيست كه بگوييم شيعه يك حرف مى زند سنى حرف ديگرى در اين جهت اختلاقى نيست .
يكى و دو تا هم حديث و روايت و تاريخ نيست از مسلمات است . يكى از احاديثش حديثى است كه در صحيح مسلم و صحيح بخارى و جامع ترمذى در اين سه تا كه من مى دانم و از معتبرترين كتب حديث اهل تسنن است آمده است و من به مناسبتى در كتاب مساله حجاب آن را از دو كتاب اول نقل كردم .
داستان اين است كه ابن عباس مى گويد :
من خيلى ميل داشتم كه يك وقت از خود عمر بپرسم آن دو زنى كه قرآن در سوره تحريم مى گويد:
" ( ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبكما و ان تظاهرا عليه )"
چه كسانى بودند تا در يك سفر از سفرهاى حج من همراهش بودم .
در يك جايى كه عمر پايين آمد و مى خواست به اصطلاح تطهير و تجديد وضو كند وقتى كه آمد وضو بگيرد من ابريقى نزد او بردم من آب مى ريختم و او وضو مى گرفت .