انتظار بشر از دین

عبدالله جوادی آملی؛ محقق: محمدرضا مصطفی پور؛ ویرایش: سعید بندعلی

نسخه متنی -صفحه : 253/ 121
نمايش فراداده

امير المؤمنين عليه السّلام يکي از دلايل عهده داري حکومت و قدرت سياسي خود را حضور و خواست مردم و پشتيباني آنان مي داند: «لو لا الحاضر و قيام الحجّة بوجود النّاصر... لالقيت حبلها علي غاربها» ؛ 1 اگر بيعت کنندگان نبودند و با حضور ايشان حجّت بر من تمام نمي شد، رشته اين کار را واگذار مي کردم.

يادسپاري: رهبري جامعه اسلامي، با شرط اوّل يعني شايستگي علمي و اخلاقي مشروعيت پيدا مي کند و با شرط دوم، اقتدار يعني اعمال قدرت حاصل مي شود و مردم از دارنده قدرت مشروع، پيروي خواهند کرد؛ زيرا امّت اسلامي، بعد از معرفت شرايط امامت و رهبري و اطلاع از تحقق آن در شخص معين، خود را موظّف مي داند که رهبري مشروع او را بپذيرد و با او بيعت نمايد و قانون الهي را به زعامت او اجرا کند.

اقتدار ملي

اقتدار ملي، اقتدار مردم جامعه است و جامعه مرکب از دولت و ملت است. 2 اقتدار ملي، زماني محقق مي شود که دولت و ملت به نقش و مسؤوليت خود توجه کنند؛ ملت به مسؤوليت ها در مقابل قانون و حکومت و هر آنچه که برخاسته از هويت جمعي و ملي او باشد، تن در دهد و دولت نيز به مسؤوليت هاي خود در برابر مردم عمل کند.

به ديگر سخن، اقتدار ملي در سايه توجّه متقابل دولت و ملّت و به کار بستن حقوق خودشان نسبت به همديگر، تحقق پيدا مي کند؛ چنان که حضرت امير المؤمنان عليه السّلام فرمود: «فإذا أدّت الرّعية ألي الوالي حقّه و أدّي والي إليها حقّها عزّ الحقّ بينهم و قامت مناهج الدّين و اعـْتدلت معالم العدل و جرت علي أذلالها السُّنن فصلح بذلک الزّمان و طُمع في بقاء الدّولة ويئستْ مطامع الاعداء» ؛ 3 آن گاه که مردم،

1. نهج البلاغه، خطبه 3.

2. البته مراد از دولت در اين جا تنها قوّه مجريه نيست؛ بلکه مجموعه حاکميت است.

3. نهج البلاغه، خطبه 216.