انتظار بشر از دین

عبدالله جوادی آملی؛ محقق: محمدرضا مصطفی پور؛ ویرایش: سعید بندعلی

نسخه متنی -صفحه : 253/ 133
نمايش فراداده

هوس روبي است. چهره شفاف انساني، آن لحظه ظهور مي کند که وي گِرد گَرد و غبار اغيار نگردد و هنگامي زهور مي نمايد که او در مطاف طغيان، به اشواطْ اشتغال پيدا نکند:


  • دين برون آيد ار گنه بنهي سرپديد ار کُلَه بنهي

  • سرپديد ار کُلَه بنهي سرپديد ار کُلَه بنهي

1 چنين ملتي مقتدرانه حافظ کرامت انساني خويشند؛ نه تن به حقارت ستمگران مي دهند و نه به خواري و ستم پذيري رضا خواهند داد؛ بلکه هماره کريمانه به سرمي برند: «قومٌ لم تزل الکرامة تتمادي بهم حتّي حلّوا دار القرار...» . 2 رسيدن به چنين اقتدار و کرامتي، جز از راه تهذيب نفس که رسمي ترين برنامه حکومت ديني است، ميسور نيست:


  • ژاله ذلّ ز دل مران هرگز کز ره ذلّ رسي به گلشن عزّ

  • کز ره ذلّ رسي به گلشن عزّ کز ره ذلّ رسي به گلشن عزّ

3

  • قامت عمر خويش را خَم ده خم قامت که نم پذير بود صد کمان پيش او چو تير بود

  • ديده خشک خويش را نَم ده صد کمان پيش او چو تير بود صد کمان پيش او چو تير بود

4

6 ـ رفتار برخاسته از جهان بيني جامع

رفتاري پايه اقتدار ملّي است که رخدادهاي دنيا را از درون و برون بررسي کند؛ فرد يا جامعه اي که فقط مظاهر دنيا را مي نگرد و از نگرش درون و باطن آن آگاه نيست، توان تأمين قدرت صادق را ندارد و به جاي تسخير دنيا، مقهور آن مي شود و به جاي حکومت بر مواهب طبيعي، محکوم آن مي گردد و فرد يا جامعه مقهور و محکوم، هرگز مقتدر نخواهد بود.

1. حکيم سنايي، حديقه، ص 132.

2. نهج البلاغه، خطبه 165، بند 33.

3. حکيم سنايي، حديقه، ص 491.

4. همان، ص 492.