آن آدمى كه طرفدار زور است حاضر نيست كه تن به حرف حق بدهد و به سخن حق بگريد در اينجا تمام عالم اسلام بايد يك دست و هم دست بشوند و بسراغ آن زورگو بروند و او را ساكت كنند , با او بستيزند تا او را بر سر جاى خود بنشانند در آيه نهم از سوره حجرات است كه مى فرمايد :
و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا اگر دو طايفه و دو گروه از گروههاى مسلمان با يكديگر جنگيدند فاصلحوا بينهما بين اين دو گروه مسلمان را اصلاح كنيد . فان بغت احديهما على الاخرى اگر ميان اين دو گروه يك گروه بر ديگرى ظلم كرد , بغى و تجاوز و تعدى روا داشت و زور گفت و خواست قلدرى بكند فقاتلوا التى تبغى با آن كسيكه زور مى گويد بجنگيد حتى تفى ء الى امرالله تا مجبور بشود بفرمان خدا برگردد , ناچار بشود فرمان خدا را قبول كند , اين دستور خدا در زمينه حفظ وحدت در داخل جامعه اسلامى است و اما در زمينه روابط خارجى امت اسلامى بايد سعى كند روابط خود را طورى با دنياى غير مسلمان و غير اين امت تنظيم كند كه يك ذره تحت فرمان آنها و تحت تاثير افكار آنها قرار نگيرد و بقدر يك مختصر هم تحت تاثير سياستهاى آنها از استقلال نيفتد , هم جبهگى و پيوستگى ملت مسلمان با آنها بكلى ممنوع است داستان معروفى است كه در نوع كتب معتبر شيعه اين روايت ذكر شده است و مربوط به زمان امام صادق يا امام باقر صلوات الله عليه است كه سكه عالم اسلام را از كشور روم مى آوردند و او يك تهديدى كرد و اينها درمانده شدند آنگاه امام عليه السلام دستگاه خلافت را ارشاد كرد . خيلى عجيب است . فقط يكى دو مورد استثنائى است كه بنده مى بينم ائمه هدى عليهم السلام مختصر روى خوشى به دستگاه خلافت نشان دادند و يكى اينجاست كه امام دستگاه خلافت را راهنمائى كرد و فرمود كه سكه را اينطور بريزيد چون آنها طريقه سكه زدن نقره ها را نمى دانستند . بنابراين از لحاظ روابط خارجى , يك ذره تاثير پذيرى از جناحهاى غير اسلامى و مخصوصا ضد اسلامى ممنوع است جامعه اسلامى و امت اسلامى حق ندارد كه پيوند خودش را با دنياى خارج از اسلام جز بصورت فرادست بودن و بالا دست بودن برقرار كند