خوب و درست بوده است ، زيرا پدر و مادر انجام داده اند.
از ديـگـر مـوارد ضـعـف تـاءثـير در تربيت گفتارى آن است كه والدين با كسالت و بيحالى يا تـحـقـيـر و عـصـبـانيت فرزند را به انجام فرايض دينى بخوانند. در اين صورت نه تنها به نـتـيـجـه مطلوب دست نمى يابند بلكه به نوعى سلب علاقه از كودك و نوجوان نسبت به نماز كـرده انـد در واقـع دعـوت گفتارى نيز بايد به صفات حسنه اى مزين باشد تا براى كودك و نوجوان دلچسب ، جذّاب و مؤ ثر باشد.
خداوند سبحان در قرآن كريم در اين باره چنين مى فرمايد:
( اُدْعُ إِلى سـَبـيـلِ رَبِّكَ بـِالْحـِكـْمـَه وَالْمـَوْعـِظـَه الْحـَسـَنـَه ) (سـوره نحل 125)
مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن .
يـادگـيـرى عـامـل رشـد و شـكـل گيرى شخصيت انسان هاست . زيرا يادگيرى فقط به معنى حفظ كردن و در ذهن داشتن مطالب نيست بلكه ( يادگيرى تغييرى است كه بر اثر تجربه يا آموزش در رفـتـار مـوجـود زنـده پـديـد مى آيد) (67) چنانچه رفتار فرد در اثر آموختن چيزى يا تجربه كردن تغيير كرد، يادگيرى صورت گرفته است .
پدر و مادرى كه مطالب و مفاهيم مربوط به نماز را به فرزند خود مى آموزد و مى خواهند از اين طـريـق او را بـه سـوى نـمـاز هـدايت كنند به نتيجه مطلوبى نخواهند رسيد. زيرا در اين صحنه تـربـيـتـى فـقـط والدين هستند كه تلاش مى كنند نه كودك و نوجوان لذا اينگونه ياددهى مانع تـغـيـيـر رفـتـار و انـجـام دادن رفتار مطلوبى مثل نماز از آنان مى شود. اين درحالى است كه اين مفاهيم زمانى نتيجه مى دهد كه والدين به نحوى تلاش كنند كه كودك و نوجوان خود علاقه مند و شيفته آموختن دانش و اطلاعات دينى از جمله نماز باشد.
يـاددهـى داراى شـرايـطـى اسـت كـه اگـر رعـايـت نـشـود خـود، مـانـعـى در قبال يادگيرى و تغيير به حساب مى آيد. در ذيل برخى از شرايط آن ذكر مى گردد:
هـدف دار بـودن مـى تـوانـد بـاعث تقويت انگيزه در انجام رفتار مورد نظر باشد. اگر كودك و نـوجـوان هدف از انجام امور دينى از جمله نماز را به درستى دريابد، علاقه او به نماز بيشتر مى شود.
بنابراين روشى كه براى دست يافتن به اين هدف اتخاذ مى شود از اهميت فراوانى برخوردار اسـت . بـه عـنـوان مـثـال مـى تـوان در تـرغـيـب كـودك و نـوجـوان بـه فـرهـنـگ نـمـاز، ابـتـدا مـسـائل و مـفـاهـيـم مربوط به نماز را به صورت مرحله اى به او آموخت و به تدريج به اهداف عالى تر پرداخت .
امـّا اگـر ابـتـدا كـودك و نـوجـوان را بـا اهـداف عـالى مواجه كنيم ، طورى كه او نااميد از موفقيت بـاشـد، بـه يـقـين نماز را ترك مى كند! زيرا چنين مى پندارد كه هرگز نخواهد توانست به آن هـدف دسـت يـابـد. از اين روى ، در نظر گرفتن توان ، استعداد و درك كودك و نوجوان در تبيين هدف بسيار مهم و سازنده است .
تـشـويـش و اضـطـراب در يـادگـيـرى تـاءثـيـر مـنـفـى دارد. اگـر كـودك و نـوجـوان بـه دلايـل مـخـتـلف از جمله بدرفتارى والدين و بزرگترها، يا عدم موفقيت تحصيلى ، عدم محبوبيت و مـقبوليت در بين دوستان ، برآورده نشدن خواسته ها و آرزوها (در حد عمومى ) و مانند آن گرفتار نگرانى و اضطراب شود، توجهى به مسائل معنوى و عقلانى نخواهد داشت . زيرا تمام افكارش متوجه و متاءثر از شكست ها و ناكامى هايش مى گردد.
براى اينكه بتوانيم در تربيت كودك و نوجوان به نتيجه مطلوب دست يابيم ، لازم است عواملى كـه بـاعـث اضـطـراب و نـگـرانـى آنـان مـى شود رفع نموده تا دعوت والدين نسبت به نماز را پاسخ مثبت دهند.