انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه

حسن حسن زاده آملی

نسخه متنی -صفحه : 247/ 163
نمايش فراداده

باب هفتم انسان كامل عقل مستفاد است كمالات فعليه براى نفوس مكتفيه قدسيه بالفعل است

( ز ) و اين چنين انسان عقل مستفاد است : ([ ان هيهنا لعلما جمالو أصبت له حمله ]) ( 1 ) ([ كل شى ء أحصيناه فى امام مبين]) ( 2 ) كه همه حقائق اسمائيه را واجد است و جميع مراتب كماليه را حائز زيرا هر چه كه به امكان عام براى بارى تعالى و مفارقات نوريه ممكن است واجب است به علت اينكه حالت منتظره در آنان نيست چه حالت منتظره در چيزى است كه امكان استعدادى در وى باشد و امكان استعدادى از احوال ماده است و مفارقات نوريه تمام و واجب الوجود فوق تمام است و الله من ورائهم محيط بنابراين از جنبه تجرد روحانى انسان كامل و كمال اعتدال وجودى او كه بالفعل نفس مكتفى و كامل است بايد بالفعل مظهر تام جميع اسماء و صفات الهى باشد .

زيرا از آنجانب امساك نيست و اينجانب هم نفس در كمال اعتدال و استواء است لذا كمالات انسانيه كه براى نفوس ناقصه امكان دارند براى انسان كامل بالفعل واجب اند . اين مرتبه شامخ عقل مستفاد به اصطلاح ارباب قلوب قلب ناميده مى شود چنانكه علامه قيصرى در اول شرح فص شعيبى فصوص الحكم مى فرمايد([ : القلب يطلق على النفس الناطقه اذا كانت مشاهده للمعانى الكليه و الجزئيه متى شاءت و هذه المرتبه مسماه عند الحكماء بالعقل المستفاد]) . اين چنين فرد را آدم و انسان كامل و جام جهان نما و آيينه گيتى نما گويند و به أسامى بسيار ديگر نيز نامند و در موجودات داناتر و بزرگوارتر از او موجودى نيست كه زبده و خلاصه موجودات است و تمام عمال كارخانه وجود از اعلى تا به اسفل از ملائكه كروبى تا قوى منطبع در طبايع از عقل نخستين تا هيولى اولى خادمان اويند و گرد او طواف مى كنند .

1 نهج البلاغه .

2 سوره يس آيه 13 .