ما كس ديديم كه او را اين منزلت نبود و چيزها به انديشه و به رنج آموختى و ليكن به قوت حدس از رنج بسيار مستغنى بود و حدس وى در بيشتر چيزها موافق آن بودى كه اندر كتابها است پس ورا به بسيار خواندن كتابها رنج نبايستى برد و اين كس را به هيجده سالگى يا نوزده سالگى علوم حكمت از منطق و طبيعيات و الهيات و هندسه و حساب و هيأت و موسيقى و علم طب و بسيار علمهاى غامض معقول شد چنانكه ديگرى چون خويشتن نديد پس از آن سپس سالها بماند و چيزى بيشتر نيفزود بر آن حال اول و دانند كه هر يكى از اين علمها سالها خواهد به آموختن . اما نفس قدسى نفس ناطقه پيغامبران بزرگ بود كه به حدس و پيوند عالم فرشتگان بى معلم و بى كتاب معقولات بداند و به تخيل به حال بيدارى به حال عالم غيب اندر رسد و وحى پذيرد و وحى پيوندى بود ميان فريشتگان و ميان جان مردم به آگاهى دادن از حالها و اندر هيولاى عالم تأثير كند تا معجزات آورد و صورت از هيولى ببرد و صورت ديگر آورد و اين آخر مرتب مردمى است و پيوسته به درجه فريشتگى و اين چنين كس خليفت خداى بود بر زمين و وجود وى اندر عقل جايز است و اندر بقاى نوع مردم واجب است]) . ( 1 )
ابو عبيد جوزجانى كه يكى از شاگردان شيخ است در آغاز مدخل منطق شفا گويد كه شيخ طبيعيات و الهيات شفا جز حيوان و نبات آن را در مدت بيست روز فقط به اعتماد به طبعش بدون اينكه كتابى در نزد او حاضر باشد نوشت ([ فصادفت منه خلوه و فراغا اغتنمته و أخذته بتميم كتاب الشفاء و أقبل هو بنفسه يعنى الشيخ الرئيس على تصنيفه اقبالا بجد و فرغ من الطبيعيات و الالهيات خلا كتابى الحيوان و النبات فى مده عشرين يوما من غير رجوع الى كتاب يحضره و انما اعتمد طبعه فقط الخ]) . نظامى در اوائل([ ليلى و مجنون]) در سبب نظم كتاب گويد :
1 دانشنامه علائى ج 2 ص 143 .