چنانكه قرآن كريم خود بهترين حجت بر رسالت خاتم انبياء محمد مصطفى صلى الله عليه و آله است روايات اوصياى آن حضرت نيز بهترين حجت بر حجت بودن آنان اند و خود آن بزرگان دليل امام بودن خودشان اند كه([ الدليل دليل لنفسه]) و ([ آفتاب آمد دليل آفتاب]) . اگر كسى با نظر تحقيق و ديده انصاف در روايات و خطب و كتب و رسائل و به ويژه در ادعيه و مناجاتهاى اهل بيت عليهم السلام تدبر كند اعتراف مى نمايد كه اين همه معارف حقه از اوتاد و ابدال و افرادى كه مدرسه و معلم نديده اند به جز از نفوس مؤيد به روح القدس نتواند بوده باشد . اماميه را در اثبات حقانيت امامت و خلافت يك يك ائمه اثنى عشر عليهم السلام همين
معارف مروى از آن بزرگان كافى است . بلكه صحاح سته و ديگر جوامع روائى حضرات اهل سنت به تنهايى در اين موضوع خطير بسنداند . غرض اينكه كلمات سفراى الهى و حاملين وحى و روايات آل پيغمبر خود بهترين حجت بر حجت بودن آنان اند چنانكه الدليل دليل لنفسه آفتاب آمد دليل آفتاب نهج البلاغه نمونه اى بارز از اين كالاهاى پر بهاى بازار معارف است .
روايات مرتبه نازله قرآن و قرآن مرحله عاليه و روح آنها است . روايات بطون و اسرار آيات قرآنى اند كه از اهل بيت عصمت و وحى كه مرزوق به علم لدنى اند صادر شده اند . و پوشيده نيست كه اينگونه معجزات قولى بعد از قرآن و پيغمبر خاتم صلى الله عليه و آله از هيچ صحابه و علماى بعد از آنان به جز از ائمه اثنى عشر اماميه عليهم السلام روايت نشده است اگر كسى سراغ دارد ارائه دهد اگر كسى عديل فرموده هاى آل طه از نهج البلاغه گرفته تا توقيعات حضرت بقيه الله را آگاهى دارد خبر نمايد ما كه هر چه بيشتر گشتيم كمتر يافتيم . وانگهى تنها سخن از عبارت پردازى و سجع و قافيه سازى نيست بلكه سخن در فصاحت و بلاغت تعبير است بلكه كلام در بيان حقائق دار هستى با بهترين تعبيرات عربى مبين و درج در معنى در زيباترين و رساترين درج صدف عبارت كه نوابع دهر و افراد يك فن در فنون علوم در فهم آنها دست تضرع و ابتهال به سوى ملكوت عالم دراز مى كنند مى باشد .