نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام

سعید فراهانی فرد

نسخه متنی -صفحه : 68/ 25
نمايش فراداده

شناسايي‌ فقرا و معرّفي‌ خط‌ فقر

شناسايي‌ تهيدستان‌ و ارزيابي‌ امكانات‌ و توانايي‌هاي‌ جامعه‌، در راه‌ ريشه‌كني‌ فقر، نخستين‌ گام‌ به‌ شمارمي‌آيد. براي‌ شناسايي‌ فقرا بايد ملاك‌ مشخصي‌از فقر ارائه‌ شود و سپس‌ تهيدستان‌ از نظر تعداد، عمق‌ فقر، منطقه‌ و ... موردشناسايي‌ قرار گيرند. بدين‌ منظور معياري‌ با عنوان‌ «خط‌ فقر» معرفي‌ شده‌ است‌كه‌ بر اساس‌ آن‌، فقراي‌ يك‌ كشور و ميزان‌ فقر آن‌ها را مورد شناسايي‌ قرارمي‌دهند. اقتصاددانان‌، در معرفّي‌ خط‌ فقر،به‌طور عمده‌ به‌ فقر مطلق‌ توجه‌مي‌كنند. معيار خط‌ فقر مطلق‌، بر اساس‌ نيازهاي‌ اصلي‌ انسان‌ و اغلب‌ بر حسب‌منابع‌ مورد نياز براي‌ حفظ‌ سلامتي‌ و تأمين‌ كارآيي‌ جسماني‌ تعريف‌ مي‌شود.فقر مطلق‌ يا معيشتي‌ از طريق‌ قيمت‌گذاري‌ نيازمندي‌هاي‌ اساسي‌ زندگي‌ افراداندازه‌گيري‌ مي‌شود. درنيووسكي‌ (d enowski) و اسكات‌ (scot) در شاخص‌سطح‌ زندگي‌، نيازهاي‌ اساسي‌ جسماني‌ را در سه‌ محور تعريف‌ كرده‌اند.

الف‌) تغذيه‌ كه‌ بر اساس‌ عواملي‌ مانند كالري‌ و پروتئين‌ دريافت‌ شده‌اندازه‌گيري‌ مي‌شود.

ب‌) سرپناه‌ كه‌ بر اساس‌ بهاي‌ مسكن‌ و ميزان‌ ازدحام‌ تعيين‌ مي‌شود.

ج‌) سلامتي‌ كه‌ بر اساس‌ عواملي‌ چون‌ ميزان‌ مرگ‌ و مير اطفال‌ و كيفييت‌تسهيلات‌ پزشكي‌ در دسترس‌ اندازه‌گيري‌ مي‌شود.

براساس‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌، خط‌ فقر درآمد سرانه‌يي‌ است‌ كه‌ بتوان‌ با آن‌حداقل‌ نياز بدن‌ به‌ غذا را كه‌ برابر 2250 كالري‌ حساب‌ شده‌ است‌، تامين‌ كرد؛البته‌ چون‌ غذا تنها نياز انسان‌ نيست‌، خط‌ فقر در مرز داشتن‌ درآمد سرانه‌يي‌ به‌اندازه‌ي‌ دست‌كم‌ سه‌ برابر مقدار پول‌ لازم‌ براي‌ خريد مواد غذايي‌ عادي‌ترسيم‌ مي‌گردد.

بر اساس‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌، خط‌ فقر در سال‌ 73 در شهر 481995ريال‌ و در روستا 366557 ريال‌ بود. بر اساس‌ همين‌ مطالعات‌، روند خط‌ فقرشهري‌ در طول‌ سال‌هاي‌ 62 تا 73 به‌ صورت‌ زير است‌.