نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام

سعید فراهانی فرد

نسخه متنی -صفحه : 68/ 64
نمايش فراداده

نظير اين‌ روايت‌ از پيامبر اكرم‌(ص) نيز نقل‌ شده‌ است‌.

علي‌(ع) فرمود:

روزي‌ را بجوييد؛ زيرا تضمين‌ روزي‌ براي‌ كسي‌ است‌ كه‌ آن‌ را دنبال‌ كند.

آن‌ حضرت‌ همچنين‌ خطاب‌ به‌ امام‌ حسن‌(ع) فرمود:

انساني‌ را كه‌ در پي‌روزي‌ است‌، سرزنش‌ مكن‌؛ كسي‌ كه‌ خوراك‌ نداشته‌ باشد، گناهانش‌بسياراست‌.

امام‌ صادق (ع) نيز فرمود:

دعاي‌ كسي‌ كه‌ در خانه‌ بنشيند و بگويد:پروردگارا؛ روزي‌ مرا برسان‌ به‌ اجابت‌ نمي‌رسد.

از طرف‌ خدا به‌ او گفته‌مي‌شود:

آيا براي‌ طلب‌ روزي‌ به‌ تو فرمان‌ ندادم‌؟!

از مجموع‌ اين‌ روايت‌ها وكلام‌ بزرگان‌ در باره‌ي‌ توكل‌ استفاده‌ مي‌شود كه‌اتّكال‌ و اطمينان‌ به‌ خداوند، نه‌ تنها موجب‌ تنبلي‌ و بي‌كاري‌ و در نتيجه‌ فقر وعقب‌ماندگي‌ نمي‌شود؛ بلكه‌ برعكس‌ سبب‌ مي‌شود انسان‌ با آرامش‌ و بدون‌هيچ‌ نگراني‌ به‌ تلاش‌ خود ادامه‌ دهد و مطمئن‌ باشد اگر احياناً به‌ رغم‌ كار وكوشش‌ موق  نشد، مصلحتي‌ در كار است‌؛ ممكن‌ است‌ خداوند در پي‌ آزمايش‌او باشد يا دلايل‌ ديگري‌ دارد كه‌ او، به‌ جهت‌ محدود بودن‌ اطلاعاتش‌، ازآن‌ها آگاه‌ نيست‌.

آنچه‌ گذشت‌ نشان‌ مي‌دهدمفاهيمي‌ كه‌ علل‌ عقب‌ماندگي‌ شمرده‌ شده‌، درواقع‌ برداشت‌هاي‌ نادرست‌ از اين‌ مفاهيم‌ ارزش‌مند است‌. البته‌ دراين‌ برداشت‌غلط‌ مسلمانان‌ وبيگانگان‌ هر دو مقصّر بوده‌اند. مسلماناني‌ كه‌ با اعمال‌ خودزمينه‌ي‌ چنين‌ برداشتي‌ را از اين‌ واژه‌ها فراهم‌ آورده‌اند و بيگانگاني‌ كه‌ براي‌مسخ‌ كردن‌ دين‌ اسلام‌ و از خاصيت‌ انداختن‌ آن‌، چنين‌ تحريفاتي‌ را ساخته‌،ميان‌ مسلمانان‌ رواج‌ داده‌اند هر دو در اين‌ امر مقصّرند.

اين‌ مفاهيم‌ نه‌ تنها موجب‌ عقب‌ماندگي‌ و فقر مسلمانان‌ نمي‌شود؛ بلكه‌ تلقّي‌صحيح‌ از اموري‌ چون‌ توكّل‌، زهد، ايمان‌ به‌ آخرت‌ و ... و اجراي‌ آن‌ها درجامعه‌ به‌ پيشرفت‌ وترقّي‌ مؤمنان‌ مي‌انجامد.

دقّت‌ در تاريخ‌ نشان‌ مي‌دهد بيگانگان‌ از علل‌ مهم‌ فقر و عقب‌ماندگي‌مسلمانانند. ايجاد فرقه‌هاي‌ مختلف‌ و درگيري‌هاي‌ پياپي‌، تهاجم‌ به‌ فرهنگ‌مسلمانان‌ و ترويج‌ فساد و بي‌بند و باري‌ در ميان‌ آنان‌ و غارت‌ و چپاول‌سرمايه‌هاي‌ ملّي‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ بخشي‌ از اقدام‌هاي‌ آنان‌ در جهت‌عقب‌نگاه‌داشتن‌ پيروان‌ آيين‌ وحي‌ است‌. اين‌ كارها يا به‌ وسيله‌ي‌ اشغال‌ نظامي‌و مستعمره‌ كردن‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ انجام‌ گرفته‌ است‌ و يا به‌ وسيله‌ي‌ نفوذ درسيستم‌ مديريتي‌ كشور و قراردادن‌ مهره‌هاي‌ خود در پست‌هاي‌ كليدي‌.

مطالعه‌ي‌ تاريخ‌ پيشرفت‌ بيش‌تر كشورهاي‌ توسعه‌ يافته‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌آن‌ها منابع‌ اوّليه‌ و نيز نيروي‌ كار مورد نياز خود را به‌ رايگان‌ از كشورهاي‌جهان‌ سوم‌، كه‌ بخش‌ قابل‌ توجهي‌ از آنان‌ را مسلمانان‌ تشكيل‌ مي‌دهند، فراهم‌كرده‌اند. چنان‌ كه‌ در بررسي‌ الگوهاي‌ توسعه‌ گذشت‌، راهبردهايي‌ كه‌ از سوي‌اين‌ كشورها، به‌ منظور توسعه‌ي‌ جهان‌ سوم‌، طراحي‌ شده‌ به‌ فقر فزون‌تراين‌كشورها و ثروت‌مندتر شدن‌ خود آن‌ها انجاميده‌ است‌.

در پايان‌، در برابر اين‌ شبهه‌ي‌ اساسي‌ كه‌ به‌ طور كلي‌ دين‌ موجب‌عقب‌ماندگي‌ و فقر جوامع‌ شده‌ است‌، به‌ عنوان‌ حاصل‌ بحث‌ مي‌گوييم‌:

1. پيشينه‌ي‌ تمدّن‌ مسلمانان‌ در طي‌ قرون‌ متمادي‌ وصدور آن‌ به‌ كشورهاي‌ديگر، از جمله‌ كشورهاي‌ اروپايي‌، نشان‌ مي‌دهد نه‌ تنها دين‌ موجب‌عقب‌ماندگي‌ نمي‌ شود؛ بلكه‌ اعتقاد به‌ دين‌ در كنار عمل‌ به‌ آن‌ سبب‌ درجات‌بالايي‌ از پيشرفت‌ و رشد مي‌گردد؛

2. تنها مسلمانان‌ و كشورهاي‌ اسلامي‌ نيستند كه‌ به‌ اين‌ گرفتاري‌ مبتلايند؛بلكه‌ كشورهاي‌

غير اسلامي‌ بسياري‌ نيز به‌ عللي‌ از جمله‌ سلطه‌ي‌ استعمار درفقر مطلق‌ يا نسبي‌ باقي‌ مانده‌اند؛