نظم و انظباط

علی شیخیان

نسخه متنی -صفحه : 19/ 2
نمايش فراداده

مفهوم نظم و انضباط

نظم در لغت به معناى آراستن ، برپاى داشتن ، ترتيب دادن كار، چيزى را به چيزى پيوند دادن و رشته مرواريد است . (1) انضباط نيز به معناى نظم و انتظام ، ترتيب و درستى ، عدم هـرج و مـرج ، سـامان پذيرى و آراستگى است . (2) و در اصطلاح نظامى يعنى ، پيروى كامل از دستورهاى نظامى .(3)

هر كارى نظم خاص خود را مى طلبد و هر فرد و گروهى برنامه ويژه اى دارد كه ممكن است به كـارگـروه ديـگـر نـيـايـد، چنانچه اشياء و پديده ها نيز هر يك نظمى دارند كه در ديگر اشياء يـافـت نـمـى شـود و يـا بكار نمى آيد. نظم در رئيس ، خوب اداره كردن و دستور دادن و نظم در زير دست ، خوب اجرا كردن است .

اهميت نظم

جـهـان مـادّى جهانى ، منظم و مرتّب است و هيچ موجودى بدون حساب و بيهوده آفريده نشده است و انـسـان نـيز چون يكى از پديده هاى اين جهان است ، طبيعى است كه نظم و ترتيب را در زندگى خويش مراعات كند. به گفته روانشناسان :

(احـتـيـاج بـه نـظـم و تـرتـيـب ، جـزء احـتـيـاجـات اسـاسـى روانـى مـحـسـوب مـى گردد، رنگ و شـكـل خـاصـّى بـه زنـدگـى مى دهد. افراد ميل دارند زندگى فردى و جمعى خود را تحت نظم و قاعده مشخصّى درآورند).(4)

نـگـاهـى گـذرا بـه حـجـم زيـاد كـتـابـهـاى قـوانـيـن و مـقـررات و بودجه هاى هنگفتى كه صرف قـانـونـگـذارى و تـنـظـيـم آنـهـا مـى شـود و اهـمـيـّتـى كـه هـمـه مـلل جـهان به آن مى دهند، ضرورت و لزوم نظم فردى و اجتماعى را در زندگى بشر آشكار مى سـازد. تـجربه نيز نشان داده است كه فرد يا اجتماعى كه برنامه ريزى دقيق و حساب شده اى داشـتـه از زنـدگـى بـهتر و پيشرفته برخوردار بوده است و همواره افراد بى نظم از رسيدن به اهداف خود باز مانده اند.

اسـلام به عنوان دينى جهانى و جامع ، بر برنامه ريزى در زندگى فردى و اجتماعى پيروان خويش تاءكيد دارد و از آنها خواسته تمام كارهاى خود از كوچكترين حركت فردى تا بزرگترين تـصـمـيم اجتماعى را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بى برنامگى بپرهيزند چرا كه تمام احكام ، مقرّرات ، واجبات ، مستحبات ، محرمات ، مكروهات و ... در اين راستا بوده و همه يك بـرنـامـه دقـيـق و مـنـظـم بـراى مـسلمانان است كه از آغاز تا پايان زندگى ، آنان را تحت نظم خاصى قرار دهد.

توجه به اوقات نماز، زمان پرداخت خمس و زكات ، روزه ، تقسيم ارث ، حجّ و ظرافت و دقتى كه در تـمـام قـوانين اسلام و در تمام ابعاد آن بكار رفته ، روشن مى سازد كه خواست الهى آن است كـه هـمه امور انسانها با نظم و برنامه انجام گيرد. حتى اسلام براى شيوه خوابيدن ، كميّت و كيفيت خوراك ، پوشاك ، راه رفتن و وارد شدن در اماكن مختلف و... برنامه دارد.

در دنياى كنونى نيز حركت قطارها، هواپيماها، ساعات كار ادارات و كارخانجات و ... با دقيقه و ثـانـيـه سـنـجـيـده مـى شود و با ورود كامپيوتر در عرصه زندگى ، نظم و ترتيب دقيق تر و بهتر انجام مى گيرد.

مـى تـوان گـفـت مـنـظـم زنـدگـى كـردن جزء ضروريات زندگى امروز بشر شده و مورد پسند عـقـل و ديـن اسـت و اگـر بخواهيم خود را از دايره نظم كه امروزه همه جامعه را تا حدّ زيادى فرا گرفته و احاطه كرده خارج كنيم ، با مشكلات زيادى روبرو مى شويم .

پيشرفت درسايه نظم

انـسـان بـا اين كه ارزنده ترين و تواناترين پديده هستى بر روى كره زمين است ، براى ادامه حـيـات مـجـبـور بـه بـهره ورى از مواهب طبيعى است . امّا نمى تواند همچون حيوانات ، مواد لازم را بـراى زيـسـت خود از قبيل خوراك ، پوشاك و لوازم رفاه و آسايش را بدون ابزار و آلات فراهم سازد.