انجام چنين كارى نياز به نيروى مسلح توانمند و مجهزى است كه در صورت لزوم با جهاد آزاديبخش خود به يارى آنها در هر گوشه از جهان بشتابد. در اين باره در قانون اساسى چنين آمده است :
(جمهوى اسلامى ايران ...در عين خوددارى كامل از هرگونه دخالت در امور داخلى ملتهاى ديگر از مـبـارزه حـق طـلبـانـه مـسـتـضـعـفـيـن در بـرابـر مـسـتـكـبـريـن در هـر نـقـطـه از جـهـان حـمـايـت مى كند.).(395)
درايـن راسـتـا ارتـش جـمـهـورى اسـلامـى ايـران مـوظـف اسـت ، در عـيـن اعـتـقـاد بـه اصـل عـدم تـعـرض ، مـلل جـهـان يـا مـسـتضعف غير معارض با اسلام را براى دفاع از خود، يارى كند..(396)
ويـژگـى اصلى نيروهاى مسلح در نظام اسلامى مكتبى بودن آنهاست ؛ بطورى كه مقررات شرع بايستى بر همه شؤ ون و ابعاد سازمانهاى نظامى حاكميت داشته باشد. نيروهاى مسلح رسالت مـكـتـبـى جـهـاد در راه خـدا را بـرعـهـده داشـتـه ، پـيـروزى اصـول اخـلاقـى اسـلام و احـتـرام بـه شـخـصـيت انسانى افراد را وظيفه خود مى دانند. در قانون اساسى در مورد مكتبى بودن نيروهاى مسلح آمده است :
(ارتش جمهورى اسلامى ايران بايد ارتشى اسلامى باشد كه ارتش مكتبى و مردمى است و بايد افرادى شايسته را به خدمت بپذيرد كه به اهداف انقلاب اسلامى مؤ من و در راه تحقق آن فداكار باشد.).(397)
در قـانـون مـقـررات اسـتـخـدامى سپاه نيز پاسدار به فردى اطلاق مى شود كه براى جهاد همه جـانـبـه در راه خـدا و نـگـهـبـانـى از انـقـلاب و دستاوردهاى آن و نظام جمهورى اسلامى ايران به عضويت سپاه در آمده است ..(398)
مـشـخـصـه مـكـتـبى بودن موجب آن است كه سازماندهى نيروهاى مسلح از هر جهت حتى تاءمين نيروى انسانى ، ماهيت اسلامى به خود بگيرد. در اين راستا يكى از شرايط عمومى استخدام در نيروهاى مـسـلح مـتـديـن بـودن بـه ديـن اسـلام بـيـان شـده و بـا تـوجـه بـه ايـن اصل ، اقليتهاى مذهبى از امتياز استخدام در نيروهاى مسلح محروم هستند..(399)
نيروهاى مسلح اسلامى رابطه ويژه اى با ولايت فقيه دارند كه تنها در اطاعت از مقام سياسى يا نـظـامى برتر به عنوان (فرماندهى كل نيروهاى مسلح خلاصه نمى شود، بلكه اطاعت از ولى فـقـيـه در زمـان غـيـبت را (واجب دينى ) تلقى كرده و رابطه قلبى و عشق به رهبر را پديد مى آورد. ايـن دلبـسـتـگـى و عـشـق ، مـنـشاء بسيارى از فداكاريها و جانبازيها شده ، و باعث وحدت و يكدلى در نيروهاى مسلح مى گردد.(400)در قانون ارتش آمده است :
(نـيـروهـاى مـسـلح تـحـت فـرمـان فـرمـانـدهـى كـل بـوده و اصـل وحـدت فـرمـاندهى در تمامى رده هاى آن حاكم مى باشد... دستورفرمانده در صورتى كه مـغـايـر بـا دسـتـورات مـسـلم شـرع ، فـرمـانـهـاى فـرمـانـده كـل و ...نـبـاشـد لازم الاجـرا اسـت . پـرسـنـل نـيـروهـاى مـسـلح در خـط سياسى مقام رهبرى بوده و وابـسـتـگـى آنـهـا در تـشـكـّلهـاى سـيـاسـى بـا تـوجـه بـه فـرمـان مقام رهبرى مطلقاً ممنوع مى باشد.).(401)
اين اصل از يك طرف باعث ايجاد انضباط و جلوگيرى از تشتت و پراكندگى امور شده و از طرف ديـگـر بـاعـث مـى شود تا مقام رهبرى نظرات خود را از طريق پيامهاى عمومى به صفوف مختلف نيروهاى مسلح برساند..(402)
مردمى بودن نيروهاى مسلح از مشخصاتى است كه قانون اساسى نيز بر آن تاءكيد كرده است . منظور از مردمى بودن اين است كه نيروهاى مسلح همواره در كنار مردم و در جهت مصالح و آرمانهاى امـت اسـلامـى بـه انـجام وظيفه بپردازند و ملت نيز از آنها جدا نيست . اين ويژگى باعث شده كه قـانـون مـقرر كند كه در زمان صلح از افراد و تجهيزات فنى نيروهاى مسلح در كارهاى امدادى ، آموزشى ، توليدى ، جهاد سازندگى استفاده شود..(403)