نظام دفاعی اسلام

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 129/ 20
نمايش فراداده

آنان ] بجنگيد كه ما همين جا نشسته ايم .

طالوت

آيـات 246 تـا 251 سـوره بـقـره بـه بـخـش ديـگـر از مـبـارزه هـا و جـنـگ هـاى بـنـى اسـرائيـل پـس از حـضـرت موسى (ع )اشاره دارد. خداوند به بركت حضرت موسى (ع )نعمت هاى فـراوانـى به بنى اسرائيل عطا كرد، ولى آن نعمت ها و پيروزى ها، اندك اندك باعث غرورشان شـد تـا آن جـا كـه در دفـاع از مـكـتـب آسـمـانـى سـسـت شـدنـد و بـا از دسـت دادن صـنـدوق عـهـد(120) و اتـّحاد ملّى ، دچار اختلاف و پراكندگى گشتند. دشمن حمله كرد و آنان را از سـرزمـيـن فـلسـطـيـن بـيرون راند و فرزندانشان را به اسارت گرفت . اين وضع ساليان بـسـيـار ادامـه داشـت تـا آن كـه خـداونـد پـيـامـبـرى بـه نـام (اشـمـوئيـل ) بـراى نـجـات و ارشـادشـان بـرانـگـيـخـت . بـنـى اسـرائيـل ، كـه از سـتـم دشـمـنـان بـه تنگ آمده بودند، گرد او جمع شدند و از وى خواستند كه فرماندهى برايشان تعيين كند تا تحت فرماندهى اش با دشمن بجنگند.

خـداونـد بـه درخـواسـت اشموئيل ، طالوت را، كه از نظر قواى بدنى ، نيرومند و از نظر قواى روحـى زيـرك و انـديـشـمـنـد و بـا تـدبـيـر بـود، بـه فـرمـانـدهـى آنـان بـرگـزيـد بـنـى اسـرائيـل بـه فـرمـاندهى طالوت بدان دليل كه مردى فقير و از خانواده اى گمنام و روستايى بـود، اعـتـراض كـردنـد و از پـيـامـبرشان نشانه اى خواستند. خداوند به عنوان نشان ، تابوت (صندوق عهد) را كه مدتى مفقود بود، باز گردانيد.

طالوت فرماندهى را برعهده گرفت و بنى اسرائيل را براى جنگ با دشمنان آماده ساخت در مسير راه ، نـيـروها تشنه شدند و طالوت به فرمان خداوند، براى اين كه آنان را آزمايش كند، گفت : (بـه زودى بـه نـهر آبى مى رسيد. كسانى كه از آن بنوشند تا سيراب شوند، از من نيستند و آنـان كـه جـز مقدار كمى ننوشند، از ياران منند(121).) همين كه چشم لشكريان به آب افتاد، جز اندكى خود را از آب سيراب كردند.

طـالوت بـا سيصد و سيزده نفر به استقبال دشمن به فرماندهى جالوت شتافت . سپاهيان اندك طـالوت ، از نـيـرومـنـدى و فـزونى سپاه جالوت به وحشت افتادند اما مؤ منان آن جمع گفتند: (از فـزونـى دشـمن نترسيد، چه بسا نيروى اندك بر نيروى بسيار با يارى خدا پيروز شود.) در اين گروه ، حضرت داوود (ع )به چشم مى آمد كه نوجوانى بيش نبود و براى كمك به دو برادر خـود در جـنـگ حـضـور يـافته بود. او چند تكه سنگ ، با فلاخنى كه در دست داشت ، ماهرانه به سـوى فـرمانده دشمن پرتاب كرد. سنگ ها درست بر پيشانى جالوت نشست و او در پيش چشمان سـپـاهـيـانـش بـر زمـيـن افـتـاد و كـشـتـه شـد. بـا كـشـتـه شـدن او، رعـب و هـراس در دل سپاهيانش افتاد و همگى گريختند و سپاه طالوت پيروز شد..(122)

حضرت سليمان (ع )

حـضرت سليمان (ع )فرزند حضرت داود (ع )، حكومتى بى نظير و ارتشى بى مانند داشت و جن و انـس و پـرنـده و چـرنده در خدمت وى بودند. روزى هدهد، از خورشيدپرستى قوم سبا بدو خبر داد.

وى بـى درنـگ نـامـه اى بـه بـلقـيـس ، مـلكـه سـبـا، بـراى تـرك شـرك و قبول توحيد نوشت . چون پاسخى شايسته بدو ندادند، آنان را به جهاد و مبارزه تهديد كرد و با پيك ملكه سبا پيامى برايشان فرستاد:

(ارْجـِعْ إِلَيـْهـِمْ فـَلَنـَاءْتـِيـَنَّهـُم بـِجـُنـُودٍ لا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِنْهَا اءَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُون ).(123)

بـه سـوى آنان باز گرد [و اعلام كن ] كه ما با لشكريانى به سراغ آنان مى آييم كه قدرت مـقـابـله بـا آن را نداشته باشند و آنان را از آن [سرزمين آباد] به خوارى و زبونى بيرون مى رانيم !

حضرت عيسى (ع )

بـرخـى مسيحيان ، عيسى (ع )را پيامبر صلح و مخالف با جنگ و ستيز عليه ستمگران مى دانند و اتـّهـامـاتـى بـه آن وجـود مـقـدّس روا مى دارند و برآنند كه حضرت مسيح (ع )گفته است : (اگر كـسى به گونه راستتان سيلى نواخت ، گونه چپتان را نيز براى سيلى اش ‍ به پيش آوريد!) ولى حـضـرت مـسـيح (ع )نيز چون ديگر پيامبران داراى روحيه جهاد و مبارزه عليه مستكبران بود. گرچه فرصت آن را نيافت . دليل اين حقيقت آن كه خداوند براى تاءكيد بر اهميّت جهاد مسلمانان حواريون حضرت عيسى (ع )را به عنوان مثال ذكر