1 ـ محاربه از جرم هاى غير سياسى است كه بيشتر با انگيزه هاى غيرسياسى همراه است ؛ مانند شـرارت و فـسـاد، راهـزنـى و چـپاول و غارت اموال مردم ، باجگيرى ، ارعاب و ترسانيدن مردم ، بـرخـلاف بـغـى ، كـه از جـرم هاى سياسى به شمار مى رود و انگيزه سياسى دارد و عبارت از شـورش و قـيـام عليه امام عادل و تلاش در براندازى نظام و حكومت اسلامى است . شايد به همين دليل ، فقيهان ، بحث محارب را در (كتاب حدود) و بحث بغات را در (كتاب جهاد) آورده اند.
2 ـ مـحـاربـه مى تواند به صورت انفرادى يا گروهى انجام گيرد، برخلاف بغى ، كه تنها به صورت گروهى امكان پذير است .
3 ـ بـراى مـصـداق يـافـتـن مـحـارب ، مـسلمان بودن شرط نيست و شخص ، چه كافر باشد و چه مـسـلمـان ، اگـر مـرتـكب محاربه شود، عنوان محارب بر او صدق مى كند، ولى باغى داراى ملّيت اسلام است و به عنوان مسلمان باغى با او جنگ مى شود.
4 ـ چـنـانـچـه مـحـارب پـس از دسـتـگـيـرى و اسـارت ، در محضر قاضى توبه كند، توبه اش پـذيـرفـته نيست .(520) امّا باغى پس از اسارت ، اگر ذوفئه نباشد و توبه كند، توبه اش پذيرفته مى شود.
5 ـ كـيـفـر مـحـارب ، يـكـى از چـهـار كـيـفـرى اسـت كـه بـيـان خـواهـد شـد ( قـتـل ، بـه دار آويـخـتـن ، قـطـع دست و پا برخلاف يكديگر و تبعيد)، برخلاف باغى كه تنها بايد با او جنگيد و او را به قتل رسانيد..(521)
فـقـيـهـان ، بـراى محارب ، قيدها و شرطهايى آورده اند كه در صورت تحقّق آن ها، احكام محارب جارى مى شود. مهمترين آن ها عبارتند از:
1 ـ هـمـراه داشـتن سلاح و آشكار ساختن آن . اين قيد در گفتار فقيهان با عنوان (اظهر السّلاح ) ( سـلاح را آشـكـار سـازد) و (يجرّد السّلاح ) ( اسلحه بكشد) بيان شده است .(522) در روايـتـى از امـام بـاقـر(ع )آمـده اسـت : (مـَن شـهـر السـّلاح ) كـسـى كـه سـلاح را نـمـايـان سازد..(523)
2 و 3 ـ ارعـاب و سـلب امـنـيـّت عـمـومى از شرايط ديگر محارب محسوب مى شود؛ يعنى اگر با قصد ترسانيدن مردم و سلب امنيّت عمومى ، سلاح بركشد، محارب است . امّا اگر عليه شخصى خاصّ اسلحه بركشد و او را تهديد كند، حكم محارب را ندارد.
علاّمه طباطبايى در تفسير آيه محاربه (524) مى نويسد:
هـمـيـن كـه بـعد از ذكر محاربه با خدا و رسول ، جمله (وَ يَسْعَون فِى الاَْرْضِ فِساداً) را آورده ، مـعـنـاى مـنـظـور نـظـر را مـشـخـص مـى كـنـد و مـى فـهـمـانـد كـه مـنـظـور از مـحـاربـه بـا خـدا و رسـول (ص )، افساد در زمين از راه اخلال به امنيّت عمومى و راهزنى است ، نه مطلق محاربه با مـسـلمـانـان ... بـنـابـرايـن ، مـراد از مـحـاربـه و افـسـاد بـطـورى كـه از ظـاهـر آيه برمى آيد، اخـلال بـه امـنـيـّت عمومى است و قهراً شامل آن چاقوكشى نمى شود كه به روى فرد معيّن كشيده شـود و او را بـه تـنـهـايـى تـهـديـد كـنـد؛ چـون امـنـيـت عـمـومـى وقـتـى خـلل مـى پـذيـرد كـه خـوف عمومى و ناامنى جاى امنيّت را بگيرد و برحسب طبع وقتى محارب مى تـوانـد چـنـيـن خـوفـى در جـامـعـه پـديـد آورد كـه مـردم را بـا اسـلحـه تـهـديـد بـه قتل كند و به همين جهت است كه در رواياتى كه در تفسير اين آيه وارد شده نيز محاربه و فساد در زمـيـن بـه چـنـيـن عـمـلى يـعـنـى بـه شـمـشـيـر كـشـيـدن و مثل آن تفسير شده است ..(525)
امام خمينى و شهيد اوّل (ره )مى فرمايند:
محارب كسى است كه سلاح بركشد براى ترساندن و ارعاب مردم ..(526)
در قانون حدود و قصاص ، مادّه 196 و 197 چنين آمده است :
هر كس كه براى ايجاد رعب و هراس و سلب آزادى و امنيّت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب است .
سـارق مـسـلّح و قـطـاع الطريق هرگاه با اسلحه امنيّت مردم و جاده را به هم بزند و رعب و وحشت ايجاد كند، محارب است .
در ارعاب ، فرقى ميان سلاح گرم و سرد نيست و با هر نوع اسلحه اى ، حتّى با چوب و سنگ ، اگـر كـسـى موجب