بـغـات ، بـسـى بـيـشـتـر از خـطـر مـشـركـان اسـت ؛ زيـرا بـاغـايـان ، اهـل قـبـله و
مـسـلمـانـنـد و بـه دليـل شـبـهـه در ديـن ، انـحـراف و كـجـى ، تـاءويـل ( تفسير به راءى ) قرآن ، و
تعصب كوركورانه ، به انحراف كشيده شده و از صراط مستقيم و حق دور گشته اند..(514)(امام على (ع )فرمود:
(لكِنّا اَصْبَحْنا نُقاتِلُ اِخْوانَنا فِى الاِْسْلامِ عَلى ما دَخَلَ فيهِ
مِنَ الشُّبْهَةِ وَ الزَّيْغِ وَ التَّاءْويلِ وَالاِْعْوِجاجِ.)
تـنـهـا، امـيـر مـؤ مـنـان (ع )در نـبـرد با بغات پيشگام بود و بدون هيچ گونه ترديد و اغماض
ومـسامحه اى به دفع اين فتنه گران برخاست و براى زدن گردن كسانى كه در دين خدا بدعت نـهـاده و مـيان
مسلمانان به فساد و فتنه گرى پرداخته بودند و قصد براندازى حكومت اسلامى را داشتند، شمشير از نيام
بركشيد. آن حضرت فرمود:(اَلا وَ قـَدْ اَمـَرَنِىَاللّهُ بِقِتالِ اَهْلِ الْبَغْىِ وَالنَّكْثِ وَالْفَسادِ فِى
الاَْرْضِ. فَاَمَّا النّاكِثُونَ فَقَدْ قاتَلْتُ وَ اَمَّا الْقاسِطُونَ فَقَدْ جاهَدْتُ وَ
اَمَّا الْمارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ.).(515)آگـاه باشيد، خداوند مرا دستور داده با تجاوز كاران و پيمان گسلان و تبهكاران در زمين پيكار كـنـم .امـّا با پيمان شكنان (اصحاب جمل ) جنگيدم و با از حق بيرون شدگان ، (اصحاب صفين ) ستيز كردم و دين
بيرون شدگان (خوارج نهروان ) را زبون ساختم .از ايـن رو، سـيـره آن حـضـرت در مـقـابـله و مـبـارزه بـا بـاغـيـان ، بـراى مـا حـجـّت اسـت و
اگـر عـمـل و گـونـه رفـتار امير مومنان (ع )در برخورد با بغات نمى بود، ما امروز نمى دانستيم كه
چـگـونـه بـايـد بـا باغيان و شورشگران و اهل قبله رفتار كنيم ؛ همچنان كه شافعى ، پيشواى فرقه
شافعى ، مى گويد:مـا احـكـام بـاغـيـان را جـز از گـذر عـمـلكرد على (ع )نمى توانيم دريافت . على (ع )با خوارج و اهـل
جـمـل جـنـگـيـد، امـّا فـراريـان و زخـمـى هـايـشـان را تـعـقـيـب نـكـرد. ولى در جـنگ با شاميان
و اهل صفّين چنين كرد..(516)
محاربان
كلمه (محارب ) از مادّه (حرب ) است . (حَرَبَ الرَّجُلَ) يعنى كسى ، تمام دارايى مردم را غارت كرد.(حَرِبَ) يعنى خشمگين و برافروخته شد. (اَلحَرْب ) به معناى جنگ و مبارزه است .(517) بـنـابـرايـن ،(محارب ) به معناى غارتگر و جنگ كننده است . واژه هاى (حرب ) و (محارب ) در چند آيه از قرآن به معناى جنگ و
جنگيدن آمده اند..(518)در اصطلاح فقه ، (محارب ) به كسى مى گويند كه با نيّت ارعاب و ترسانيدن مردم و بر هم زدن نـظـم
عـمـومـى ، اخـتـلال در امـنيّت و آسايش همگانى ، سلاح در دست گيرد. محارب ، خواه با اسـلحـه سـرد به
محاربه برخيزد و خواه با سلاح گرم و خواه در شهر و خواه در جايى ديگر، تفاوتى در ميان نيست .امام خمينى (ره )در معناى اصطلاحى محارب مى فرمايد:محارب ، آن كسى است كه اسلحه اش را مى كشد يا آن را تجهيز مى نمايد تا مردم را بترساند و مى خواهد در
زمين افساد كند. در خشكى باشد يا در دريا، در شهر باشد يا غير آن ، شب باشد يا روز، و شـرط نـيست كه از
اهل ريبه [اهل فسق و فجور] باشد، و مرد و زن در آن يكسان است . و در ثـبـوت مـحـارب بـراى كـسـى كـه بـا
قـصد ارعاب ، سلاح بكشد، در حالى كه به خاطر ضعيف بـودنـش ، رعـب و وحـشـتـى در كـسـى ايـجـاد نـمـى
شـود، اشـكـال بـلكه منع است . ولى اگر ضعيفى باشد كه در برخى موارد موجب رعب و ترس مردم مى شود، ظاهر
آن است كه داخل در آن مى باشد. اين حكم براى (طليع ) ثابت نيست . طليع كسى است كـه مـراقـب
كـاروانـهـاسـت تـا بـه قـطـاع الطـريـق خـبـر دهـد. هـمـچـنين براى كسى كه در ضبط اموال به
راهزنان كمك مى نمايد..(519)