فصل پنجم
عوامل پيروزى و شكست
جـنـگ و كـارزار، مـيـدان كـشمكش و تلاش براى پيروزى بر حريف است . هر طرف ، براى مغلوب سـاخـتـن جـبـهـه مـقـابـل و كـسـب بـرتـرى و پـيـروزى از عـوامـلى كـمـك مـى گـيـرد. عوامل پيروزى و شكست بر
(عوامل مادّى ) و (عوامل معنوى ) تقسيم پذير است .
1 ـ عوامل مادّى
1 ـ نيروى انسانى ( فرمانده و فرمانبر)
الف ـ فـرمـانـده :
نـقـش فـرمـانـده و رهـبـر در اداره امور سپاهيان و جنگ بر كسى پوشيده نيست .سـپـاهـيان هر چند از نظر كمى و كيفى در سطحى بالا باشند، بدون فرمانده واجد شرايط، به دشوارى مىتوانند به اهداف خويش نايل آيند. اگر بگوييم نيروها به مثابه صفرهايى هستند كـه بـه تـنهايى مفهومى
نمى يابند و فرماندهى بمنزله عددى است كه به آن ها اعتبار و توان مى بخشد، سخن به گزاف نگفته ايم ،
گرچه فرمانده نيز بدون فرمانبران لايق هرگز نمى تواند كارى از پيش ببرد.سـيـره مـعـصـومـيـن :، گـويـاى ضـرورت وجـود فـرمـانـده در جـنـگ اسـت . رسول خدا(ص ) در همه
نبردهايى كه به طور مستقيم شركت مى نمود، خود، فرماندهى را برعهده مـى گرفت ، در غير اين صورت ،
فرماندهى لايق براى نيروها نصب مى كرد. در برخى جنگ ها، بنا بر ضرورت ، چند فرمانده تعيين مى فرمود تا
سپاهيان با از دست دادن فرمانده دچار هرج و مـرج نـشـونـد. امـيـر مـؤ مـنـان (ع )، در نـبـردهـاى
خـود بـعـد از پـيـامـبـر، شـخـصـاً، فرماندهى كل را برعهده مى گرفت و براى جناح راست ، جناح چپ ،
سواره نظام ، پياده نظام ، يگان پيشرو و... فرماندهانى لايق برمى گزيد.پيامبر(ص )مى فرمود:(اِذا خَرَجَ ثَلاثَةٌ فى سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا اَحَدَهُمْ).(569)چون سه نفر به سفر مى روند، يك نفر را از ميان خود، امير و فرمانده كنند.