دوران امام حسن (ع ) - نظام دفاعی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظام دفاعی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امـام (ع )بـراى چـندمين بار با خوارج اتمام حجّت كرد و راه هاى مسالمت را پيمود تا شايد خونى ريخته
نشود مهمترين كوشش هاى امام (ع )در اين باره عبارت بودند از:

1ـ از خوارج خواست تا قاتلان عبداللّه و ديگر شهدا را تسليم كنند، ولى آنان امتناع ورزيدند.

2ـ جـوانـى را بـا قـرآن بـه سـوى آنـان روانـه كرد تا به كتاب خدا دعوتشان كند، ولى او را تيرباران
كردند..(300)

3ـ شخص امام (ع )و يارانش براى خوارج سخنرانى ها كردند تا شايد هدايت شوند.

4ـ پـرچـم امـان بـه دسـت ابوايّوب انصارى داد و فرمود: (هر كس زير اين پرچم درآيد، در امان اسـت و مـا
را نيازى به ريختن خون شما نيست .) از دوازده هزار نفر، هشت هزار نفر به زير پرچم درآمـدنـد(301) چـهـار
هـزار نـفـر بـاقـيـمـانـده ، هـمـچـنـان بـر عـقـيـده باطل خود و جنگ با امام (ع )پاى فشردند.

سـرانـجـام ، جـنگ از سوى خوارج آغاز شد. ولى همچنان كه امام (ع )پيشگويى كرده بود، جز نه نـفر(302) (به
شمار شهداى سپاه اسلام )، ديگر خوارج كشته يا زخمى شدند. بدين سان ، اميرمؤ منان (ع )با حقانيت و
قاطعيت خويش چشم فتنه مارقين را كور كرد.

دوران امام حسن (ع )

معاويه مى دانست كه امام حسن (ع )ميان مردم ، داراى منزلت و محبوبيّت است و در نبرد با سركشان و باغيان
چون جدّش ، رسول خدا(ص )و پدرش پاى خواهد فشرد. از اين رو گروه هاى مسلّحى را براى راهزنى و فتنه
انگيزى و قتل و غارت به قلمرو حكومت امام (ع ) مى فرستاد.

امام حسن (ع )نيز چون پدر بزرگوارش ، ابتدا معاويه را به حق بازخواند و به وى نوشت :

از خدا بترس و طغيان و سركشى را فروگذار و خون مسلمانان را نريز!.(303)

واكنش معاويه ، تهديد به ترور امام (ع )و اعلان جنگ بود. در نامه اش به امام (ع )نوشت :

به پرهيز از اين كه مرگت به دست سفلگان مردم باشد..(304)

و آخرين پاسخ معاويه به فرستادگان امام (ع )اين بود:

برگرديد كه ميان ما و شما جز شمشير نيست ..(305)

امام حسن (ع )، پس از نااميدى از به راه راست آمدن معاويه و دريافت خبر تجاوز شاميان به قلمرو حكومت
اسلامى اعلان جهاد كرد و مردم را براى جنگ با معاويه فراخواند.

سـرانـجـام ، دو سـپـاه حق و باطل در برابر يكديگر قرار گرفتند. معاويه ، كه در نبرد صفين ضـرب شـصـت
سپاه عراق را چشيده بود، از مقابله با آنان وحشت داشت . از اين رو، در پى تكرار مـاجـراى صـفـيـن در
نـيـرنگ بازى برآمد، ولى در قالب و شيوه اى ديگر. مهمترين نيرنگ هاى او عبارت بودند از:

1ـ تطميع و فريفتن فرماندهان لشكر امام حسن (ع ).

2ـ دروغ پردازى و شايعه پراكنى مبنى بر صلح جويى امام حسن (ع ).

نيرنگ ها كارگر افتاد. عبيداللّه بن عباس به سوى معاويه گريخت . شيرازه لشكر امام حسن (ع )از هـم
پـاشـيـد، بـقاياى خوارج دست به اغتشاش و شورش زدند و با جسارت به خيمه امام حمله بردند. سجاده آن
بزرگوار را از زير پايش ربودند و حضرت را مجروح ساختند.

چون امام (ع )اختلاف و تمرّد و سستى مردمان را ديد، ناچار تن به امضاى صلحنامه اى مشروط داد و پس از
چندى كوفه را به قصد مدينه ترك گفت ..(306)

دوران امام حسين (ع )

شـيـوه امـام حـسـيـن (ع )در بـرخـورد بـا دشـمـنـان اسـلام و سـركـشـان ، چـون جـدّش رسـول خـدا(ص )
و پـدرش اميرمؤ منان (ع )، جهاد مسلّحانه بود. بنى اميّه به سركردگى يزيد بـن معاويه ، عليه مقدّسات
اسلام و امام معصوم (ع )قيام كرده و ارزش هاى الهى ـ انسانى را زير پاى گذاشته بودند تا آن جا كه امام
حسين (ع )را به بيعت با يزيد فاسد دعوت مى كردند.

امـام حـسـيـن (ع )مـى ديـد كـه براى مقابله با حزب شيطان و اصلاح امّت پيامبر(ص )و احياى دين اسلام
راهى جز شمشير نيست . آن حضرت در وصيّت به برادرش ، محمّد حنفيه ، هدف خود از جهاد مسلّحانه را چنين
اعلام فرموده است :

/ 129