توضيح چند اصطلاح - نظام دفاعی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظام دفاعی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حضور همه مسلمانان را مى خواهد، بـايـد هـمـه در جـنـگ شـركت جويند؛ چنان كه خداوند مى فرمايد: (
انفِرُوا خِفَافاً وَثِقَالاً وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَاءَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ
)(385)و.(386)

مواردى كه حضور در جهاد ابتدايى واجب عينى است ، عبارتند از:

1 ـ هـرگـاه امـام (ع )يـا جـانـشـيـن وى ، حـضـور شـخـص يـا اشـخـاصـى را بـه دليـل تـخـصـّص يـا
چـيزى ديگر، در جبهه لازم بداند، شركت او به عنوان واجب عينى ، واجب است (387) و تخلّف از دستور، حرام و
موجب مجازات خواهد بود.

2 ـ چـون دو لشـكـر اسـلام و كـفـر در برابر يكديگر قرار گيرند، بر مسلمانانى كه در جبهه حـضـور
دارنـد، شـركـت در جهاد ابتدايى واجب است ، و استوارى و پايدارى واجب و فرار از دشمن حرام است ..(388)

3 ـ چـنـانـچـه شـخصى نذر يا عهد كند و يا قسم ياد كند كه به جهاد رود، حضورش ، واجب عينى خواهد
بود..(389)

توضيح چند اصطلاح

قلمرو و مرز:

از نـظـر جـغرافيايى و سياسى ، ناگزير سرزمين هايى تحت قلمرو يك دولت قرار گرفته و به وسيله نشانه ها
از يكديگر جدا شده اند. سرزمينى كه اختصاص به ملّتى يافته و در اختيار مـردم و دولتـى قـرار دارد از
لحـاظ حـقوق بين الملل داراى احكام و آثار حقوقى است . از جمله اين آثـار ايـن اسـت كـه تـعـرض و
تـجاوز به آن مجوّزى براى دفاع و عاملى براى جنگ محسوب مى شـود. ولى در مـنـابـع اسـلامى ملاكى غير
از مرزهاى خاكى براى تقسيم بندى سرزمين ها مطرح شـده اسـت . از مـنـظـر انديشمندان اسلامى مرزهاى
عقيدتى و ايمانى معتبر است . از اين رو، قلمرو حكومت مسلمانان را (دارالاسلام ) و غير مسلمانان را
(دارالكفر) نام نهاده اند،

مـنـشـاء ايـن تـقـسـيـم بندى آن است كه اسلام همه انسان هاى معتقد به مبانى اسلام را يك امّت به
شمار مى آورد، گرچه از نظر نژاد، رنگ ، زبان ، خاك و... مختلف باشند. نيز تمام سرزمين هاى اسـلامـى را
يـك حـوزه و قـلمـرو تـلقـّى مـى كـند، هر چند مرزهاى جغرافيايى متعارف ، آن ها را از يكديگر جدا
كرده باشد.

علاّمه طباطبايى ، تحت عنوان (مرز كشور اسلامى عقيده است ، نه حدود جغرافيايى ) مى نويسد:

در اسـلام ، تنها مرز عقيده و ايمان اسلامى داراى ارزش و اعتبار حقيقى است . از اين رو، بر ديگر مرزها
اولويّت دارد..(390)

... اسـلام ، تاءثير انشعابات ملّى را در ايجاد جامعه ، به كلّى لغو كرده است ؛ انشعاباتى كه لازمه
زندگى ابتدايى و قبيله اى يا اختلافات جغرافيايى مربوط به زندگى مادى بوده است . اسـلام ، جـامـعـه
اى را بـنـيـان نـهـاده اسـت كـه مـرزهايش را عقيده تعيين مى كند، نه نژاد، وطن و امـثال آن . حتّى در
موضوع ازدواج نيز، كه سازنده واحد بنيادين جامعه بشرى است ، ملاك و محور را عقيده قرار داده است نه
وطن و اقامتگاه ..(391)

دارالاسلام :

(دارالاسـلام )، سـرزمينى است كه در قلمرو حاكميت و قوانين و مقررات اسلام است و احكام اسلام در آن
نـافـذ و شـعـائر ديـن بـر پـاسـت .(392) در زمـان رسـول خدا(ص )، مدينه ، (دارالاسلام ) بود. امروز به
كشورهاى اسلامى به رغم حاكمان فاسد آن ها، (دارالاسلام ) اطلاق مى گردد.

دارالحرب

(دارالحرب )، به سرزمين هايى مى گويندكه خارج از قلمرو حاكميت اسلامند و احكام شرك در آن هـا جـارى
اسـت و بـا كـشـورهـاى اسـلامـى سـر جـنـگ دارنـد. مـكـّه را پـيـش از فتح و پس از هجرت (دارالحرب )
مى گويند، ولى پس از فتح ، پيامبر(ص ) فرمود: (لا هجرة بعد الفتح ) ( پس از فتح مكّه ، هجرتى نيست ) و از آن
پس ، مكّه ، (دارالاسلام ) محسوب گرديد..(393)

هـجـرت شـخـص مـسـلمـان از (دارالحـرب ) بـه (دارالاسـلام )، در صـورتـى كـه نتواند شعائر و فـرائض

/ 129