صـادق (ع )كـه سـارق ، مـحارب خوانده شده است ، مراد از آن ، سارق مسلّح باشد..(557)
5 ـ هـمكارى با دشمن :
كسانى كه به نوعى با دشمنان حكومت اسلامى همكارى مى كنند و آنان را بـراى ضـربـهزدن به نظام يارى مى دهند، محاربند؛ چنان كه در قانون مجازات اسلامى ، مادّه يكم ، آمده است :هـر كـس بـا دول خـارجـه يـا مـاءمـوريـن آنها براى عداوت و جنگ با دولت جمهورى اسلامى ايران اسباب
چينى كند يا به اسباب چينى داخل شود كه عادتاً منجر به جنگ با دولت جمهورى اسلامى مى گردد، محارب
محسوب مى شود، امّا اگر اسباب چينى به صورتى باشد كه عادتاً منجر به جـنـگ نـشـود، ولى سبب زيان دولت
جمهورى اسلامى ايران گردد، به عنوان تعزير از يك تا ده سال زندان محكوم مى شود..(558)هـمـچـنـيـن ، هـمـكـارى و مـساعدت با دشمن و قدرت هاى بيگانه در زمان جنگ يا زمان صلح كه امنيت كشور
را به مخاطره اندازد و به زيان مملكت تمام شود..(559)
محاربان در گذر تاريخ حكومت اسلامى
مـحـاربان در حكومت هاى اسلامى ، حضورى شوم و شرور داشته و پيوسته جبهه حق را هدف قرار داده و بـاشـيـوه هـاى گـونـاگون به تناسب زمان كوشيده اند با ايجاد فساد، جنايت ، ارعاب ، تـرور و راهـزنى
پايه هاى حكومت اسلامى را متزلزل سازند و مردم را از راه حق و عدالت منحرف كنند.در دوران حـكـومـت اسـلامـى رسـول گـرامـى اسلام (ص )، محاربان با شيوه هاى گوناگون به محاربه با آن
حضرت مى پرداختند كه در اين جا، به دو مورد اشاره مى كنيم :1 ـ گـاه بـه شـيوه نفاق و چهره مزوّرانه ، از ايمان سنگر مى ساختند و از آن سوى ، جبهه حق را هدف مى
گرفتند. آنان در برابر مسجد قبا(560)، مسجد ضرار مى ساختند كه بنايش اضرار به اسلام و مؤ منان و
پناهگاهى براى محاربان بود:(وَالَّذيـنَ اتَّخـذُوا مـَسـْجـِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ
اِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلِ).(561)[و گروهى ديگر از آنان ] كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان [رسانيدن به مسلمانان ]، و تـقـويـت
كـفـر و تـفـرقـه افـكـنـى مـيان مؤ منان ، و كمينگاهى براى كسى كه از پيش با خدا و رسولش مبارزه [و
جنگ ] كرده بود.خـداونـد بـه پـيـامـبـرش دسـتـور داد كـه هـرگـز بـه ايـن مـسـجـد وارد نـشود(562) و رسـول خـدا(ص
)نـيز فرمان داد كه اين لانه فساد و كمينگاه محاربان را به آتش كشند و از ميان بردارند.2 ـ گـاه در بـرابـر مـحـبـت هـاى رسـول گـرامـى اسـلام (ص )، دسـت بـه قـتـل و غـارت و جـنـايـت مـى
آلودنـد؛ چـنـان كـه از امـام صـادق (ع )در شـاءن نزول آيه 33 مائده ، چنين روايت شده است :گـروهـى از قـبـيـله بـنى ضبّه خدمت پيامبر(ص )رسيدند و مسلمان شدند. امّا آب و هواى مدينه به آنان
نساخت و رنگشان زرد شد و بيمار گشتند. رسول خدا(ص )براى بهبود آنان ، دستور داد كه چـند روزى به خارج
مدينه ، در منطقه اى خوش آب و هوا بروند؛ آن جا كه شتران زكات به چرا مشغولند تا بيمارى شان برطرف شود.آنان به آن جا رفته ، با استفاده از شير تازه شتران ، بـهبود يافتند و نيرومند شدند. آن گاه به جاى
سپاسگزارى از پيامبر اكرم (ص )سه نفر از چوپان ها را به قتل رسانيدند و شتران زكات را با خود به سرقت
بردند. همين كه پيامبر(ص )اطـلاع يـافت ، على (ع ) را ماءمور دستگيرى شان كرد. آن حضرت نيز محاربان را
در بيابانى نـزديـك يـمـن يافت كه سرگردان بودند و راه به جايى نمى بردند. امام (ع ) آنان را دستگير
كـرد و نـزد رسـول خدا(ص )آورد. طبق برخى روايات پيامبر(ص )از احكام چهارگانه محاربان ، حكم قطع دست و
پا برخلاف را برگزيد..(563)مـحـاربـان دوران حـكـومـت امـام عـلى (ع )، چـنـان دسـت بـه قـتـل و غارت و راهزنى مى زدند و جوّ
ارعاب و وحشتى در ميان مردم به وجود آورده بودند كه امام (ع )كـيـفـرى جـز مـرگ بـرايـشـان نـمـى
ديـد. بـه عـنـوان مـثـال ، سـفـيـان بـن عـون بـا شـمـارى از شـامـيـان بـه شـهـر انـبـار هـجـوم
بـرد، دسـت بـه قـتـل و غـارتـى وصـف نـاپـذيـر زد، بـسـيـارى از مـردمـان را كـشـت و زيـور و
گـوشـواره و خـلخال از گردن و دست و پاى زنان ربود. امام على (ع )سعيد بن قيس را به تعقيب و سركوبى وى