جنگ صفّين (قاسطين ) - نظام دفاعی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظام دفاعی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3ـ چون عايشه شنيد كه مردم با على (ع )بيعت كرده اند، از ميان راه مدينه به مكّه بازگشت و به بهانه
خونخواهى عثمان ، پرچم مخالفت برافراشت ..(287)

مـخـالفـان حـكـومت اميرمؤ منان (ع )چون شنيدند كه عايشه همراه با طلحه و زبير، راه مخالفت در پـيـش
گـرفـتـه ، بـه سـوى مـكـّه رهـسـپـار شـدنـد و بـا تـشـكـيـل سـپـاهـى بـه سـوى بـصـره حـركـت
كـردنـد و بـا كـشـتـن مـردم و غـارت بـيـت المـال ، آن شـهـر را بـه اشـغـال خـود درآوردنـد. تـا از
آن طـريـق بـه حـكـومـت اسـلامـى يـورش برند..(288)

امام على (ع )با شنيدن قيام مسلّحانه و جنايات ناكثين در بصره ، حكم جهاد صادر كرد و با سپاه اسلام به
سوى بصره حركت نمود و به مردم فرمود:

عـايـشـه بـه سـوى بصره رفته است و طلحه و زبير نيز همراه اويند... به خدا سوگند صاحب شـتـر سـرخ
راهـى جز معصيت و خشم خدا نمى پيمايد... به خدا سوگند سرانجام ، يك سوم آنان كـشته مى شوند و يك سوم
ديگر مى گريزند و يك سوم توبه مى كنند، عايشه همان زنى است كه سگ هاى (حواءب ) بر او پارس مى كنند و
طلحه و زبير نيز مى دانند كه به خطا مى روند... مرا با قريش چكار؟! به خدا سوگند در حال كفرشان آنان را
كشتم ، اكنون نيز، كه فريب هواى نفس و شيطان را خورده اند، آنان را مى كشم ..(289)

هـر چـنـد امـام مـتـقـين (ع )كوشيد تا غائله بدون خونريزى پايان يابد و فتنه گران تسليم حقّ شـونـد،
اصحاب جمل همچنان بر جنگ اصرار ورزيدند. نه دعوت به قرآن و سخنان امام (ع )بر دل سـنگ آنان تاءثير
گذاشت و نه سخنان عمار ياسر، مالك اشتر و... جمعيّتى بالغ بر سى هزار پيرامون نفر شتر عايشه گرد آمدند
و فرياد جنگ سر دادند. سرانجام با كشته شدن طلحه و يك سوم آنان و فرار زبير غائله جمل پاين يافت ..(290)

جنگ صفّين (قاسطين )

دومين نبردى كه براى حضرت على (ع )پيش آمد، (نبرد صفّين ) بود. معاويه ، نزديك به نوزده سـال بـا خيالى
آسوده بر سرزمين شام حكومت مى كرد و انديشه سلطنت را در سر مى پرورانيد. او، ايـنـك بـا روى كـار
آمـدن امـيـرمـؤ مـنـان (ع )احـسـاس خـطـر مـى كـرد. از اين رو با فكر پليد عـمـروعاص ، جنگ صفّين را
طراحى كرد و با نيرنگ شعار (خونخواهى عثمان )، هشتاد و پنج هزار نـفـر را آمـاده جـنگ با امام على (ع
)كرد. او به خوبى مى دانست كه اميرمؤ منان (ع )وجود او را بر مـسـنـد حـكـومـت شـام تـحـمـل نخواهد
كرد. علاوه بر اين ، انديشه سلطنت خواهى و رياست طلبى و غـارتـگـرى و ريـخت و پاش بيت المال مسلمانان
، با سيره امام (ع ) سازگار نبود، و آن حضرت بـه شـدت بـا آن مـخـالف بـود. البته ، معاويه تنها در پى
حفظ حكومت و موقعيت خويش در شام نـبود، بلكه او مى خواست حكومت امام (ع )را متزلزل سازد و با براندازى
آن خود بر عراق حكومت كند.

با توجه به طغيان و نافرمانى و كوشش معاويه براى اجراى نيّات پليد خويش ، وقتى امام (ع )تمام راه هاى
به حق باز آمدن دشمن را بسته ديد، مردم را به جهاد مسلّحانه فراخواند.

آن حضرت در سخنان خويش ماهيّت قاسطين و احزاب مخالف را چنين فاش ساخت :

(سـيـرُوا اِلَى اَعـْداءِ اللّهِ سـيـرُوا اِلى اَعـْداءِ السُّنَنِ وَ الْقُرْآنِ سيرُوا اِلى
بَقِيَّةِ الاَْحْزابِ، قَتَلَةِ الْمُهاجِرينَ وَالاَْنْصارِ...).(291)

حركت كنيد به سوى دشمنان خدا، برويد به جنگ با دشمنان سنّت پيامبر (ص ) و قرآن ، حركت كنيد براى جنگ با
بازماندگان احزاب باطل . قاتلان مهاجران و انصار.

نيز فرمود:

بر دشمن چنان بتازيد كه تار و مار شود، خويشتن را برانگيزيد و دشمن را چنان ضربه زنيد كـه بـه خـاك
افـتـد و چنانش بكوبيد كه جنبيدن نتواند... سوگند به آن كه دانه را بشكافت و روان را آفريد، اين گروه
اسلام نياوردند، بلكه نقاب اسلام به خود بستند و كفر خويش پنهان داشـتـنـد. پـس ، چون همدلانى
يافتند، كفر خود را آشكار ساختند.(292) امام (ع )در اين نامه به دو نكته مهمّ پرداخته است :

الف ـ بى ترديد، مسلمانان را عليه معاويه به جهاد مى خوانَد؛

ب ـ ماهيت قاسطين را كه كفر خويش پنهان كرده اند، آشكار مى سازد.

سـرانـجـام سـپـاه نـود هـزار نفرى امام (ع )روبه روى سپاه هشتاد و پنج هزار نفرى معاويه قرار گرفت

/ 129