نيروها و تاكتيك هاى نو نگذرد.عوامل معنوى ، نقش برترى در پيروزها ايفا مى كنند؛ زيرا اسلام بر كيفيت ها تاءكيد دارد نه بر كميت ها.ايـمان به خداوند و قيامت ، به آدمى آرامش قلب مى دهد و دلهره و اضطراب را برطرف مى سازد و در سختى هاى
نبرد، غبار اندوه و سستى را مى زدايد.صـبـر و پـايـدارى ، خـمـيـر مايه وجود رزمنده مسلمان است كه اسلام بر آن تاءكيد فراوان دارد. قـرآن
، پـيـروزى يـك نفر صابر را بر ده نفر از دشمنان وعده داده است و به گفته امام على (ع )انسان صبور هرگز
پيروزى را از كف نمى دهد.شـيـريـنـى تـوكـّل در جـبـهـه هـاى نـبـرد بـيـش از هـمـه جـا در كـام مى نشيند و (حسبنا الله و نعم
الوكـيـل )، در مـيـان آتـش و خـون تـجـلّى مـى يـابـد. انـسـان مـتوكّل هيچ گاه در برابر انبوه
دشمنان ماءيوس و مرعوب نمى شود؛ زيرا به قادر يكتا تكيه دارد. ياد خدا، غفلت را از دل مى گيرد و در
شرايط بحرانى ، موجب آرامش مى شود.انسان بصير، هيچ گاه هدف را گم نمى كند و از تلاش بازنمى ايستد. جنگ با بسيارى سپاهيان و تـجـهـيـزات
بـه پـيـروزى نـمـى رسـد، بـلكه پيروزى ، بر بصيرت استوار است . اتحاد و اختلاف ، از عوامل مهمّ شكست
و پيروزى هستند. آن جا كه وحدت بر نيروها سايه افكَنَد، پيروزى نيز آغوش مى گشايد و آن جا كه اختلاف
پديدار است ، شكست پنجه درمى افكند.امـدادهـاى الهـى در شـرايـط بـحـرانـى ، نـجـاتـبـخـش رزمـنـدگـان اسـت ، ولى بـايـد شـرايـط
نزول آن را فراهم ساخت .جـنـگ روانـى ، روحـيه دشمن را تخريب مى كند و سپاهى پيروز است كه بتواند با بهره جستن از شـيـوه
هـايـى كارساز، روحيه دشمن را درهم بشكند. عواملى چون گناه ، نافرمانى ، دنياطلبى ، سستى و... سپاهيان
را دچار شكست مى كند.