محاربان قابل اجراست .
چـنانچه محارب مرتكب جنايتى شده و دست به خون انسان هاى بى گناه رنگين ساخته است ، مجازاتش مرگ است .
امام رضا(ع )مى فرمايد:
(اِذا حـارَبَ اللّه وَ رَسـُولَه وَ سـَعـى فـِى الاَْرض فـسـاداً فَقَتل قُتِل بِهِ).(534)
وقـتـى كـسـى بـا خـدا و رسـول او مـحـاربـه كـنـد و در زمـيـن فـسـاد انـدازد و مـرتـكـب قتل [و جنايت ] شود، بايد كشته شود.
امام خمينى (ره )مى فرمايد:
اولى آن اسـت بـه جـنايتى كه مرتكب شده ، نگاه شود و حكم متناسب با جنايت صادر گردد، اگر مرتكب قتل شده ، كشته شود و يا به دار آويخته گردد..(535)
اين مجازات ، امروز به صورت حلق آويز انجام مى گـيـرد، ولى در گذشته دست و پاى محكوم را به درخت يا چوبى شبيه صليب مى بستند و او را رهـا مـى كـردنـد تـا جان دهد. محكوم تا سه روز بالاى دار مى ماند و سپس جنازه اش را پايين مى آورنـد و پـس از كـفـن و غـسل و نماز، به خاك مى سپرند. اگر تا سه روز جان ندهد، طبق فتواى بيشتر فقيهان بايد آزاد گردد..(536)
مراد از بريدن ، قطع همان مقدارى است كه در سرقت بـيـان شـده اسـت ؛ يـعـنـى قـطـع چـهـار انـگـشـت از دسـت راسـت و قـطـع چـهـار انـگشت از پاى چپ ..(537)
كـمترين مجازات محارب ، تبعيد از وطن به شهرى ديگر است . روزى از امام رضا(ع )درباره چگونگى و حدود تبعيد پرسيدند آن حضرت در پاسخ فرمود:
از شـهـرى كـه در آن دسـت بـه چـنـين كارهايى زده است ، به شهرى ديگر تبعيد مى شود، و به اهـل آن شهر مى نويسند كه اين شخص به جرم فسادانگيزى از فلان شهر به اين جا تبعيد شده اسـت . بـا او مجالست و معامله نكنيد، و به او زن ندهيد و با او هم سفره نشويد و در نوشيدنى ها بـا او شـريـك نـگـرديـد. ايـن كـار را مـدت يـك سـال بـا او انـجـام مـى دهـنـد. اگـر در بـيـن سـال ، خـود از آن شـهـر بـه شـهـرى ديـگـر رَوَد، هـمـيـن سـفـارش هـا را به آن ها مى كنند تا يك سال تمام شود.
پرسيدند: اگر به سرزمين شرك رَوَد تا در آن جا پناهنده شود چه ؟ فرمود:
اگر چنين كند بايد مسلمانان با اهل آن شهر قتال كنند..(538)
امام خمينى (ره )در اين باره مى فرمايد:
اگـر مـحارب از شهرش به شهرى ديگر تبعيد شود، بايد والى آن شهر به مردم بنويسد كه با او هم غذا نشوند، معاشرت نكنند، خريد و فروش و ازدواج و مشاوره نداشته باشند. و احوط آن اسـت كـه كـمـتـر از يـك سال نباشد، اگر چه توبه كند. اگر توبه نكند، همچنان در تبعيد مى مـانـد تا توبه كند، و اگر خواست به كشور مشركان برود، بايد او را از اين كار بازدارند و اگـر بـيـگـانـگـان خـواسـتـنـد او را بـبـرنـد و بـه وى پـنـاهـنـدگـى بـدهـنـد، بـايـد بـا آنـان جنگيد..(539)
در قانون حدود و قصاص آمده است :
مـفـسـد و مـحـاربـى كـه تـبـعـيـد مى شود، بايد تحت مراقبت قرار گيرد و با ديگران معاشرت و مراوده نداشته باشد.
مدّت تبعيد در هر حال كمتر از يك سال نيست ، اگر چه بعد از دستگيرى توبه نمايد. و در صورتى كه توبه ننمايد، همچنان در تبعيد باقى خواهد ماند.
محارب و مفسد فى الارض در مدّت تبعيد از رفتن به كشورهاى غير اسلامى ممنوع است .
اينك ، جاى اين پرسش است كه آيا كيفرهاى چهارگانه محارب ، جنبه تخييرى دارنديا ترتيبى ؛ يـعـنـى آيـا حـاكـم اسـلامـى در انـتـخـاب هـر يـك از مـجـازات هـا، اخـتيار دارد يا بايد به ترتيب عمل كند و اوّل قتل را برگزيند و سپس به دارآويختن را و...؟
در پـاسـخ بـايـد گفت كه اين مجازات ها برحسب جرم محارب رتبه بندى شده است و حاكم شرع اخـتـيـار دارد