باطن و تاویل قرآن

گ‍ف‍ت‌ و گ‍و ب‍ا ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر ب‍اب‍ای‍ی‌، م‍ح‍م‍دک‍اظم‌ ش‍اک‍ر؛ ک‍ارش‍ن‍اس‌ و م‍ج‍ری‌: م‍ص‍طف‍ی‌ ک‍ری‍م‍ی‌؛ تهیه کننده: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

جلد 1 -صفحه : 58/ 6
نمايش فراداده

ولى اثباتش مشكل است. از نظر اقوال هم باطن داشتن قرآن، مورد اجماع همه ى دانشمندان مسلمان است. من تا به حال مخالفى پيدا نكرده ام. نه در شيعه و نه در سنى، كسى را نيافته ام كه گفته باشد قرآن باطن ندارد; البته در اين كه حقيقت باطن چيست، اختلاف نظرهايى وجود دارد; ليكن هيچ اختلافى در اصل وجود باطن ديده نشده است. از نظر روايات نيز روايات صحيح وجود دارد.[5]

مراد از باطن قرآن

مراد از باطن قرآن را بيان فرماييد.

شاكر: در باره ى چيستى باطن قرآن، هم در روايات توضيحاتى داده شده و هم فرضيه ها و نظريه هايى از طرف دانشمندان اسلامى ارائه شده است.

به طور كلّى در اين باره دو نظر كاملا متفاوت وجود دارد: /يكى/ باطن را از نوع معانى مى داند و /ديگرى/ آن را از نوع حقايق وجودى به شمار مى آورد. بنا بر اين، مى توانيم ديدگاه ها را به دو بخش تقسيم كنيم: ديدگاه معناشناسانه و ديدگاه وجودشناسنانه:

الف ) ديدگاه معناشناسانه: بيش ترين كسانى كه در باره ى ظاهر و باطن قرآن و روايات مربوط بحث كرده اند، در اين گروه جاى دارند; يعنى باطن را از نوع معانى مى دانند; اگر چه در اين كه باطن قرآن به چه معانيى گفته مى شود اختلاف دارند. برخى از نوع معناى مطابقى، برخى از باب معناى التزامى و برخى معناى تضمنّى دانسته اند; امّا همه در اين امر مشترك اند كه باطن، معنايى از معانى است كه در وراى معناى سطحى يك آيه يا يك لفظ از قرآن اراده شده است. براى روشن شدن بحث، مثالى ذكر مى كنم:

خداى متعال مى فرمايد:

(لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها...)[6] معناى لفظى و ظاهرى اين آيه، با توجه به معناى وضعى واژه هاى به كار رفته و نيز سياق آيه كه در باره ى حج نازل شده، اين است كه:

نيكى آن نيست كه از پشتِ خانه ها درآييد; بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانه ها از درِ ]ورودى[ آنها درآيد.

در زمان جاهليت، مردم هنگامى كه براى حج احرام مى بستند، از درِ خانه وارد نمى شدند; بلكه ديوار پشت خانه را سوراخ مى كردند و از طريق آن وارد و خارج مى شدند. خداوند در اين آيه، آنها را از اين كار منع كرد. بنا بر اين، هر كس به لغت عرب آشنا باشد و شأن نزول آيه را نيز بداند، معناى ظاهرى اين آيه را مى فهمد.

امّا ملاحظه مى كنيم كه در روايات، براى اين آيه معانى ديگرى ذكر شده است كه هيچ كدام مدلول لفظى آيه نيست; ولى ممكن است با تأمل در آيه به اين معانى برسيم. در روايتى كه از امام باقر(عليه السلام) نقل شده، آيه را چنين معنا كرده است:

(يعنى اَن يأتى الامر من وجهها اىّ الامور كان)[7] يعنى گر چه آيه در مورد حج است و راه ورود و خروج از خانه، ولى در دل خود معنايى عميق تر دارد و آن اين است كه هر كارى كه مى خواهيد انجام دهيد، از راه معقول آن وارد شويد. در روايت ديگرى كه آن هم از امام باقر(عليه السلام) نقل شده، آمده است:

(آل محمد(صلى الله عليه وآله)ابواب اللّه و سبيله)[8] اهل بيت ابوابى هستند كه با ورود بر آنها، مى توانيد به بارگاه الهى راه يابيد. يعنى با وجود اهل بيت، مراجعه كردن به ديگران، بى راهه رفتن است و مانند آن است كه شما از درِ ورودى خانه كه براى اين كار تعبيه شده است وارد نشويد و ديوار پشت خانه را سوراخ كنيد و از آن راه به خانه وارد شويد.

ملاحظه مى كنيد كه در روايات نخست، در معناى ظاهرى آيه توسعه داده شده است. به اين صورت كه گرچه آيه