و حال به توضيح اجمالى اين مسئله مىپردازيم كه چگونه غرور و اغترار با حياء در مقام عبوديت منافات دارد، و چگونه مغترين فاقد حياء و أدب عبودى هستند، چه خود به اين امر توجه داشته باشند، و چه توجه نداشته باشند؟ در همان مواردى كه قبلا به عنوان نمونه ذكر كرديم،مغترين چنين هستند:
الف: دستهاى از آنان با اشتغال به بعضى از اوراد و أذكار، و با پرداختن به برخى ازمستحبات، مغرور گشته و به واجبها و حرامها اهميت لازم را قائل نمىشوند، و از طريق ترك يا تضييع بعضى واجبات، و يا ازطريق ارتكاب بعضى محرمات به مقام عصيان با پروردگار مىآيند، و از او حياء نمىكنند. و نيز، با اين رويه، چه خود توجه داشته باشند و چه توجه نداشته باشند، عبادات و طاعات خود را به حساب آورده وبه آنها اتكاء مىكنند و خاطر جمع مىشود كه قدمى در عبوديت برداشتهاند و بر مىدارند و خلاصه اينكه، عبادت خود را عبادت مىدانند، و از جناب او حياء نمىكنند، و نمىدانند كه عبادت آنان باوضعى كه دارد، نه تنها حق عبوديت را اداء نمىكند، بلكه، با نقايص و عيوب بىشمارى كه دارد، موجب شرمندگى در محضر حق مىباشد.
ب: دسته ديگر كه به صورت ظاهر عبادات پرداخته و با صورت ظاهر آنها مغرور مىشوند و از اقبال قلبى به حضرت پروردگار غفلت نموده و به آن اهميتى نمىدهند؛ در اصل، با دل دادن به اين و آن، مطلوب دل و معبود خود را اين و آن قرار مىدهند، و از طرفى با حركات ظاهرى و بى حقيقت خويش دعوى عبوديت حق در محضر او نموده و از او حياء نمىكنند، و از عبادت صورى خود شرم ندارند.
(دفتر دوم مثنوى)
ج: دستهاى از آنان كه قدمهايى در عبادت و مجاهدت برداشته، و حجابهايى را از دل كنار زده، و از انوار ربوبى تا حدودى برخوردار گشته، و از مشاهدات و مكاشفات اوليه صوريه و معنويه بهرهمند شدهاند، در حالى كه هنوز چند قدمى در عبوديت برداشتهاند و راهى بس طولانى در پيش دارند، و خداى متعال از باب عنايت ربوبى خود با اين مشاهدات و مكاشفات مىخواهد آنان را به بعضى از مسائل لازم در سير عبودى هدايت كند، و مىخواهد آنها تشويق گردند و قدمهاى جدىتر بردارند ومصممتر شوند، و در حقيقت، حركت عبودى خود را جدىتر و كاملتر كنند،اين عنايت خاص ربوبى، و اين مشاهدات و مكاشفات ابتدائيه را نشانه خاتمه يافتن سير عبودى دانسته و خود را نايل به مقام محمود در عبوديت پنداشته، و از خداى خود حياء نمىكنند، و متوجه نقص خود و عيوب عبادت خود نمىگردند و شرمنده نمىشوند.
(دفتر ششم مثنوى)
د: و بالاخره دسته ديگر هم در عين پشت سر گذاشتن مجاهدات طولانى، و در عين برخوردارى از عنايات و بعضى