جمله «ثم اهتدى» كه به شرط اخير اشاره دارد، و براى اهل آن روشن است، از وظايف عبودى بسيار دقيق، و از مجاهدتها و آداب باطنى بسيار عميقى خبر مىدهد كه نه تنها به سادگى حاصل نمىشود، و نه تنها بعد از حصول سه شرط مهم قبلى به دست مىآيد، بلكه، به اندازهاى مهم و دقيق است كه اگر به من و تو، و به امثال من و تو گفته شود، قابل درك و هضم براى ما نخواهد بود. و اصولا بايد گفت، به لفظ و عبارت، و در قالب مفاهيم ذهنيه نمىگنجد، و فقط براى آنان كه چنين موفقيتى را به دست آوردهاند معلوم مىباشد.
من و تو، كه بازگشت به معنى كلمه، يعنى توبه حقيقى نكردهايم، ايمان به معنى كلمه نياوردهايم، و عمل صالح به معنى عمل و مجاهدتى كه متناسب با چنين توبه و چنين ايمانى باشد نداريم، چگونه مىتوانيم آنچه را كه بعد از تحقق اين سه شرط مىتوان به آن رسيد، بفهميم؟! و مگر مىشود به چيزى كه بايد با قدم مجاهدت به آن رسيد، با تصور ذهنى به آن نايل آمد؟!.
(دفتر چهارم مثنوى)
2- و فكر كن در اين آيه شريفه كه مىفرمايد:
«فأما من تاب و آمن و عمل صالحاً فعسى أن يكون من المفلحين». [1] يعنى «و اما آن كس كه توبه كند، و ايمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، پس اميد آن هست كه از رستگاران باشد».
در اين آيه مباركه نيز توبه و بازگشت به سوى حضرت حق، ايمان جدى و حقيقى، و عمل صالح، يعنى مجاهدت متناسب با توبه و ايمان حقيقى، به عنوان شرايط اساسى براى فلاح و نجات اخروى ذكر شده است، آنهم به اين صورت كه اگر اين شرايط حاصل شد، جاى اميد هست كه منتهى به فلاح شود، و به عبارتى آن كس كه اين شرايط را دارد، مىتواند اميد فلاح داشته باشد. و اين براى آنها كه مىفهمند بسيار تكان دهنده، و بيدار كننده، و هشدار بزرگى است.
جمله «فعسى أن يكون من المفلحين» كه با كلمه «فعسى» به معنى «پس اميد
[1]. سوره قصص، آيه 67.