«نامعلوم» و شبيه اينهاست.
در مناجات الذاكرين حضرت امام سجاد سلام الله عليه نيز اين جمله را مىبينيم كه مىگويد:
«و آنسنا بالذكر الخفى» ترجمه آزاد اين جمله چنين مىشود:
«خدايا... و با توفيق ما بر ذكر خفى، كه از تو خواهد بود، مونس دل و أنيس جان ما باش».
آنجا كه حضرت ربوبى با عنايات خاصه و با هدايتهاى مخصوص، بندهاش را موفق بر ذكر خفى يا «ورد خفى» مىگرداند، در حقيقت، جناب او مونس دل و أنيس جان وى مىگردد؛ وفقنا الله و اياكم بفضله.
البته اين احتمال هم هست كه منظور از «ذكر خامل» كه در روايت مذكور آمده است، و همين طور، منطور از «ذكر خفى» كه در مناجات الذاكرين آمده است، ذكر نفسى به معنايى كه قبلا و در امر هفتم شرح آن گذشت باشد.
ناگفته نماند كه «ذكر نفسى» به شرحى كه در امر هفتم گذشته، و از آيه «و اذكر ربك فى نفسك تضرعا وخيفة...» استفاده مىشد، شامل ذكر خفى يا «ورد خفى» به معنايى كه اينجا منظور ماست نيز مىشود، و در همانجا هم اشارهاى كرديم.
در اينجا تذكر نكتهاى را لازم مىبينيم، و آن اينكه، در بعضى اصطلاحات «ذكر خفى» را به «ذكر خفى قالبى» و «ذكر خفى نفسى» تقسيم مىكنند. از اولى اين معنا را در نظر مىگيرند كه لفظ ذكر را به زبان نياورد، و آن را بر قلب خويش مرور بدهد، بدون اينكه به معنى آن توجه داشته باشد، و معنى آن را قصد بكند. و از دومى هم اين معنا را در نظر مىگيرند كه لفظ ذكر را به زبان نياورد،و آن را بر قلب مرور بدهد با حال توجه به معنى آن،و با قصد معنى.
مقصود ما در اينجا از ذكر خفى يا «ورد خفى» به طورى كه در اول سخن در اين باب اشاره كرديم ،اين است كه لفظ ذكر را به زبان نياورد ،و آن را بر قلب خويش مرور بدهد در حال توجه به خداى متعال و قصد قرب او، و توجه به معنى ذكر و قصد آن. (دقت شود) و در آخر سخن در اين مقام به اين موضوع باز تأكيد مىكنيم كه در انتخاب «اوراد» چه «ورد جلى» باشد و چه «ورد خفى» باشد، نبايد خود سرانه عمل كند، بلكه از تعليم و راهنمايى كاملى كه به معنى كلمه كامل است، و دقايق راه و اسرار آن و مناسبتها و عدم مناسبتها را مىداند استفاده كند، تا مفيد بيفتد و از انحرافها و لغزشها و گرفتاريهاى احتمالى كه شرح آنها به اجمال گذشت، باذن الله مصون بماند.
امر نهم «سهر» است، و مراقبت جانب معبود در بيدارى شب يا دل شب كه ميقات بين جناب او و دردمندان طالب جوار اوست.
«سهر» به معنى بيدارى شب، ويا بيدارى آخر شب (سحر) است.
قال الله تعالى فى وصف عباده المتقين:
«كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون - و بالاسحار هم يستغفرون» [1]
(حافظ)
لازم است سالك قسمتى از شب را بيدار باشد، و به عبادت بپردازد. و لازم است براى اين امر نيمه دوم شب را انتخاب كند. و چه بهتر كه «سحر» يعنى قسمت آخر شب را انتخاب نمايد، بنحوى كه منتهى به طلوع فجر گردد، زيرا بركات الهى در اين صورت بيشتر عايد وى خواهد بود. و چه بسيار دردمندانى كه در اين وقت مبارك از غصهها نجات يافته، و مشمول نظر شدهاند.