و بالاخره، سيئات تو مبدل به حسنات شود، كه حضرت او جبران كننده همه عدمها و كسرهاست.
سخن در امر نهم يعنى «سهر» به معنى بيدارى شب يا آخر شب را شنيدى، و دانستى كه اين امر از اركان سلوك و از ضرورياّت براى سالكان است. گفته شد سالك بايد قسمت معتنابهى از شب را بيدار بماند و به نماز، دعا، تلاوت قرآن، قكر، ذكر، سجده، استغفار، و در يك جمله، به عبادت بپردازد.
حالا مىخواهيم نكاتى را در اين مقام به اهل آن تذكّر دهيم، نكاتى كه تذكّر دادن آنها را لازم مىبينيم.
بطورى كه از اشارات كلام نيز معلوم گرديد لازم است، يعنى چه بهتر كه براى «سهر» نيمه دوم شب، مخصوصاً آخر شب (سحر) را انتخاب كند، و از عكس آن، به اين معنى كه نيمه اول شب را براى اين امر انتخاب نمايد و نيمه دوم را براى خواب و استراحت قرار دهد، در صورت امكان و حتى المقدور بپرهيزد. و اين نيز در اصل به لحاظ اسرارى است كه در اين بين وجود دارد، اسرارى كه در نيمه اول شب و اسرارى كه در نيمه دوم شب و همچنين در ساعات آخر آن قرار داده شده است، اسرارى كه از من و تو محجوب مىباشد.
من و تو، به حسب رتبه وجودى خود، همه شب را يك نسق، همه ساعات آن را يكسان، و لحظات آن را يكنواخت مىبينيم، و هر آن كه مانند من و تو باشد نيز چنين مىبيند، و اما حقيقت امر و آنچه هست چنين نيست.
(دفتر پنجم مثنوى)
نيمه اوّل شب و نيمه دوم آن، و ساعات و لحظات آن با هم فرق دارد، و اين را بايد از اشارات كلام خالق شب فهميد، و از بيانات حاملان اسرار وجود به دست آورد، آنهم نه به صورت نيل به حقيقت امر، بلكه در حدّى كه بدانيم چنين چيزى هست، و ساعات شب يكسان نيست، و در باطن امر تفاوتها وجود دارد، و اينكه چه ساعاتى براى خلوت و انقطاع، و براى شب بيدارى بايد در نظر گرفته شود.
از اشارات صريح و غير صريح كلام ربوبى، مانند آيات سوره ذاريات و آيات سوره مزّمّل كه قبلا ذكر كرديم و آيات ديگر، مىشود در حدّى كه ما مىفهميم اين معنى را استنباط كرد كه نيمه دوم شب و آخر آن حساب خاصّى دارد. جضرات معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعين كه حقايق قرآن، معانى آيات، و دقايق اشارات نزد آنان مىباشد نيز در رواياتى كه از آنان نقل گرديده است، ابعاد مسئله را به وضوح بيان فرمودهاند.
از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده است كه:
«لا سهر بعد العشاء الاخرة الّا لأ حد الّرجلين مصلّى اومسافر» [1] يعنى «بيدار ماندن بعد از عشاى آخر صحيح نيست مگر براى دو شخص، كسى كه نماز مىخواند، و كسى كه مسافر است».
در اين روايت با لحن خاصّى كه دارد از بيدارى قسمت اوّل يا نيمه اوّل شب نهى گرديده است مگر در در دو مورد كه ذكر شده است.
بنابر اين، چه بهتر كه نيمه اوّل شب را براى استراحت و خواب انتخاب كند. و البته لازم است از خواب بين العشائين در صورتى كه بين نماز مغرب و نماز عشا فاصله مىدهد اجتناب كند، كه از اين كار نهى شده است.
خواب و استراحت قسمت اوّل شب يا نيمه اوّل آن، مخصوصاً در صورتى كه آداب طعام شب، آداب خواب، و ساير آداب لازمه را مراعات كند، و قبلا نيز برنامه روزانهاش برنامه متناسب باشد، زمينه ساز خوبى براى بيدارى مطلوب در نيمه دوم شب، و يا در «سحر» خواهد بود.
در نيمه دوم شب اوقات مخصوصى را كه حساب اسرارآميزى دارد براى عبادت و خلوت خويش انتخاب كند. اين اوقات عبارت است از:
[1]. وسائل الشيعة، ط ج، ج4، ص 1069.