اگر بگوييم دستور ذكر دايم، و نهى از غفلت كه در آيه شريف آمده است متوجه خواص مؤمنين، و صاحبان رتبههاى بالاى ايمان و عبوديت است، يعنى ذكر دايم براى آنها وظيفه، و غفلت براى آنها خطا و جرم است، به آنچه منظور است اعتراف كردهايم، و به اين حقيقت كه «غفلت از گناهان مرتبه است» رسيدهايم.
البته بايد به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه گناه، يا جرم و خطا بودن غفلت براى صاحبان مراتب بالاى ايمان و عبوديت، بدان معنى نيست كه براى غير آنان، يعنى براى صاحبان مراتب نازله ايمان و عبوديت، از لحاظ اخروى، و در سفرى كه در پيش است، اشكالى نخواهد داشت، و موجب گرفتاريها، خسرآنها و حرمانها نخواهد شد. (دقت شود).
آيه 9 سوره منافقون بخوبى خبر از اين گرفتاريها، حرمانها، و خسرانها مىدهد. در اين آيه كه قبلا در مقام توضيح امر هفتم به آن نيز اشاره كرديم، چنين مىفرمايد:
«يا ايها الذين آمنوا لاتلهكم أموالكم ولا أولادكم عن ذكر الله و من يفعل الله فاولئك هم الخاسرون».
يعنى: «اى آنان كه ايمان آوردهايد، شما را اموال و اولاد شما از ياد خدا غافل نگرداند، و آنها كه چنين كنند و از ياد خدا غافل شوند، خسران مىبرند».
چه خوب، چه حيات بخش، و چه بيدار كننده بود اگر مؤمنان همين آيه را مورد تدبر و تعمق قرار مىدادند، و مراد آيه را خوب مىفهميدند، وبا تطبيق واضع خود بر آيه، موقف خويش را مىشناختند، سپس به خود مىآمدند، بيدار مىشدند، و آن مىكردند كه بايد بكنند.
به مقتضاى اين آيه، همين اشتغال به اموال و اولاد و نظاير آنها كه ما راسخت به غفلت كشيده ،و موجب اين شده است كه علاوه بر ظاهر، در باطن هم شب و روز با اين امور، و با فكر و ذكر آنها مشغول باشيم، و از خداى متعال غافل ،و از ياد او باز بمانيم، خود يك دام خطرناك و خسران بار براى ما مىباشد كه خود نيز به آن توجه نداريم، و بلكه چنين گمان مىكنيم كه با مباحات مشغوليم، و در ذكر وفكر چيزهاى مباح هستيم، و مانعى در بين نيست، و اشكالى وجود ندارد!!.
(دفتر پنجم مثنوى)
از همه دردناكتر، و از همه بالاتر اينكه، وقتى حضرت معبود را فراموش مىكنيم، او نيز ما را فراموش مىكند، و اين، مصيبتى است كه همه مصائب را در بردارد، و اهل معرفت مىدانند يعنى چه؟. و اگر همين يكى را در نظر بگيريم، كافى است كه بدانيم «غفلت از ذكر حق» يا «نسيان حق» ازجرايم و خطاهاست.
آيه 67 سوره توبه را بخوان و در اين جمله دقت كن كه مىفرمايد: «نسوا الله فنسيهم». و نيز، آيه آخر سوره بقره را تلاوت كن، و د رجمله «ربنا لا تؤاخذنا ان نسينا او أخطانا» كه از زبان مؤمنان خوب در مقام دعاست به دقت بپرداز.
(دفتر پنجم مثنوى)
و خلاصه اينكه، ترك ذكر، و غفلت و نسيان حق، در سلوك طريق توحيد، و براى سالكان اين طريق از جمله خطاها ولغزشهاست، و موجب عدم موفقيت از يك سو، و تبعات دردناك از سوى ديگر خواهد بود. و اين حقيقت اگر براى عوام ناشناخته باشد، براى ارباب طلب، و براى تو كه در سلك آنان قرار گرفتهاى، معلوم و واضح است.
حال كه چنين است، در اين مرتبه ازمراقبه كه براساس امر هفتم از امور و وظايف اين مرتبه بر «ذكر حق در باطن در همه احوال» مراقبت مىكنى، و از نقطه مقابل آن كه با عنوان «غفلت» از آن تعبير مىآوريم اجتناب مىورزى، چنانچه لغزشى پيش آمد، و براثر وسوسه شيطان و نفس از «ذكر» بازماندى، به استغفار بپرداز، و استغفار تو با شرمندگى و انكسار، و با الحاح و اصرار باشد، تا نظر حضرت غفار بر تو معطوف