مبانی نظری تزکیه

محمد شجاعی

جلد 1 -صفحه : 490/ 461
نمايش فراداده

«عودوا ألسنتكم الا ستغفار فان الله تعالى لم يعلمكم الا ستغفار الا و هو يريد أن يغفرلكم». [1] يعنى: «زبانهاى خود را به استغفار عادت دهيد، زيرا كه خداى متعال استغفار را به شما تعليم نفرموده است مگر اينكه مى‏خواهد بر شما ببخشد».

تأمل عميق در اين بيان را به ارباب معرفت توصيه مى‏كنيم.

بنابراين، آنجا كه سالك سرتاپاى خود را جرم و خطا مى‏بيند، قصورات و تقصيرات خود را بى حد و حصر مى‏يابد، و در يك جمله، وجود خود راگناهى بيش نمى‏بيند، نبايد يأس به او روى بياورد، و از رحمت و مغفرت پروردگارش نااميد گردد، و يا شمول عفو و مغفرت بر خود را بعيد بشمارد، كه اين خود به جاى خود خطاست و تبعات هلاكت بارى دارد.

عفو و مغفرت را نهايت، و رحمت را حدى نيست، و يأس و نا اميدى پاى حد و حدود را به ميان آوردن، نامحدود را محدود ساختن، و بى نهايت را نهايت قايل شدن است، و خداى متعال از آنها پاك است. همه سخن در اين است كه بنده صادقانه برگردد، و دردمندان روى به حضرت غفار بياورد.


  • طمع ز فيض كرامت مبر كه خلق كريم گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشايد

  • گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشايد گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشايد

(حافظ)

او همه خير است، و همه خير از اوست جناب او همه رحمت است و غفران، و همه فضل است و احسان. آنچه از اوست، همه خير و خوبى است، وهر خير و هر خوبى از اوست.

باز كردن باب توبه و استغفار از اوست . توفيق توبه و استغفار هم از اوست. در مقام استغفار هر حالت خوبى مانند شكستگى و دردمندى، اصرار و الحاح، گريه و تضرع، و امثال اينها هم از اوست. قبول توبه و استغفار نيز از او، و شمول عفو و غفران هم از اوست.

من و تو هر چه ازمعرفت بالايى هم برخوردار باشيم، نمى‏توانيم اين معنى را

[1]. بحار، ط ج، ج 93، ص 283.