كسى كه ديگر فكر گناهى از گناهان را نكند و برگشت به گناهى را در دل نگدراند. و تو، اى خداى من، در كتاب محكم خود فرمودهاى كه توبه را از بندگانت قبول مىنمايى و از بديها گذشت مىكنى و آنهايى را كه هميشه در حال توبه هستند دوست مىدارى. پس آنچنان كه وعده فرمودهاى توبه مرا قبول بفرما، و آنچنان كه ضمانت نمودهاى از بديهاى من گذشت كن، و آنچنان كه شرط كردهاى محبت خود را نسبت به من لازم بگردان. و شرط من با تو، اى پروردگار من، اين است كه ديگر به آنچه خوشايند تو نيست باز نگردم، و ضمانت من اين است كه به آنچه مذموم تو مىباشد رجوع نكنم، و پيمان من اين است كه همه معاصى تو را ترك نموده و از آنها دور باشم».
جملات مذكور در دعا با تعبيرات و ألحان خاصى كه دارد، بخوبى از آتش ندامت، از حسرت سخت از انزجار كامل قلبى از گناه، و نيز، از داشتن زبان بخصوص در مقام اعتذار و استغفار، حكايت مىكند. حقايق معانى اين جملات، و دقايق موجود در تعابير خاص آنها را آنان كه از اين آتش مبارك بهرهاى دارند مىيابند.
اين هم ناگفته نماند كه آنچه مقصود امام سلام الله عليه بوده، به تناسب مقام و منزلت آن حضرت مىباشد و گناه به معنى مخالفت با خدا، يعنى حرامها، منظور آن حضرت نيست، زيرا حضرتش معصوم بوده و گناه بدين معنى براى معصومين و همچنين توبه از چنين گناهى براى آنها مفهومى ندارد. و حتى گناه به معنى تعلقات به مباحات و دل دادن به غير حق هم منظور نيست و قلوب شريفه معصومين سلام الله عليهم اجمعين بالاتر و پاكتر از اينهاست. آنچه مقصود امام است، در درك و فهم ما نگنجد. با اين همه اين جملات در مقام دعا و در مقام توبه و ندامت، به تناسب حال و منزلت به هر كسى صادق و منطبق است چه بهتر سالك در مقام توبه بر اين دعا، يعنى بر همه اين دعاء، كه دعاى سى و يكم از صحيفه است مداومت كند، چه در توبه اول سلوك و چه در مراتب بعدى و بالاتر توبه كه در منازل بعدى سلوك هست.
توجه به اين نكته لازم است كه ندامت واقعى، يعنى ندامتى كه در اصل آتشى است در درون و آثار و بركاتى دارد، چيزى نيست كه به آسانى به دست بيايد و براى هر تائبى حاصل نمىشود و به عبارتى، هر دلى را چنين دستورى نيست. و اگر دقت بيشترى بكنيم، بايد بگوييم كه در اختيار خود انسان نبوده، بلكه عنايت و جذب بخصوصى از جانب حضرت حق است و بايد چنين ندامت و يا چنين آتش و سوزى را از خداى متعال با اصرار و با تضرع كامل درخواست نمود، انه هو التواب الرحيم.
(دفتر سوم مثنوى)
خلاصه مطلب اينكه، ندامت واقعى را بايد خداى متعال به فضل خود در دل سالك بوجود بياورد. آنچه در مقام توبه وظيفه سالك است، ندامت صورى يا اجمالى است و او بايد نسبت به آنچه از حرامها انجام مىداده، اگر چه بسيار سطحى و صورى هم باشد نادم گردد ولازم است با تصميم جدى بر ترك حرامها، و با ترك آنها براى هميشه، به ندامت خويش تا حدودى معنى و روح ببخشد. و در ضمن از خداى متعال بخواهد كه ندامت او را مبدل به