مفخر شرق

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

نسخه متنی -صفحه : 238/ 165
نمايش فراداده

 اصل موضوع اين است كه يك نوع وجد و جذبه‏اى در ابن صياد ملاحظه مى‏شد كه طرق مختلف و جلوه‏هاى گوناگون آن نظر پيغمبر(ص) را جلب كرد. رسول اكرم(ص) او را آزمود و پرسشهايى از او فرمود، و به طرق مختلف او را در معرض امتحان قرار داد.

يك بار اين جوان مشغول زمزمه‏هايى بود و چيزهايى را به زبان مى‏راند، پيغمبر(ص) پشت درختى پنهان شد تا زمزمه‏هاى او را بشنود ولى مادر اين جوان كه در همان نزديكى بود، او را از نزديك شدن پيغمبر(ص) آگاه ساخت، لهذا ابن صياد آن روشى را كه تعقيب مى‏كرد تغيير داد. آن‏گاه حضرت فرمود كه اگر اين زن، پسرش را به همان حال گذاشته بود، مطلب روشن مى‏شد.

 سپس مرحوم اقبال(ره) در دنباله اين بحث چنين مى‏گويد: عده‏اى از اصحاب پيغمبر(ص) كه در ضمن رسيدگى و تحقيق اولين مطالعه روانى در تاريخ اسلام حضور داشتند و با كمال توجه و دقت اين واقعه مهم را ثبت و ضبط كردند، به كلى از درك معناى اين وضع عاجز ماندند و آن را بر اساس همان طرز فكر ساده و معصومانه‏اى كه داشتند، سوء تعبير كردند.

     رسالت تصوف در اسلام به اين صورت درآمد كه براى تحقيقات و آزمايشهاى عرفانى نظم و ترتيبى برقرار كند.(29) گو اينكه بايد اعتراف كرد كه ابن خلدون تنها مسلمانى بود كه در اين زمينه با يك روح كاملاً علمى وارد شد.

اما بايد دانست كه رياضتهاى درونى و آزمايشهاى روانى يكى از منابع دانش و معرفت بشرى است، زيرا مطابق تعليمات قرآن كريم ملاحظه مى‏شود كه براى كسب دانش و معرفت دو منبع ديگر، يكى طبيعت و ديگرى تاريخ وجود دارد، و در پرتو استفاده از اين سه منبع دانش و معرفت، روح اسلام به بهترين صورتى جلوه‏گر مى‏شود.

 29- نظم و ترتيب در آزمايشهاى عرفانى دستگاه تصوف همان مراحلى است كه براى سالك در نظر گرفته‏اند و وظايفى را بر عهده سالك قرار داده‏اند تا مراحلى را طى كند و به كمال مطلوبش برسد.