در خلال تنظيم و ترجمه رساله ‹‹ احمد امين ›› به منابع ديگرى برخوردم كه محققان و صاحبنظرانى چند راجع به اين شخصيت عظيم شرق نظراتى ابراز داشتهاند، لهذا فرصت را مغتنم مىشمارم و آن نظرها و نكات را بر اين رساله مىافزايم تامورد استفاده خوانندگان قرار گيرد و حق اين مرد بىنظير ادا شود.
بدين قرار:
‹‹ دكتر ذكى المحاسنى ›› مؤلف كتاب ‹‹ محاضرات عن احميد امين ››، در مقدمه همين كتاب، ضمن بحث در عوامل اصلى نهضت ادبى و سياسى ‹‹ مصر ›› چنين مىنويسد:
‹‹ هر محققى كه بخواهد راجع به شخصيتهاى مهم و مؤثر دوران فترتى كه قبل از زمان شخصيتهاى دوران گذشته يا عصر اخير، وجود داشتهاند بحث و تحقيق كند، ناگزير است از اولين پيشوا و رهبر جنبش، استاد احرار و آزاد مردان آن زمان -جمالالدين افغانى- يادآورى نمايد، زيرا اين مرد، تنها كسى است كه حلقههاى درسى يا مكتب فكرى او، در اذهان رجال متفكر و انقلابيون مصر، اثرات عميق و سازندهاى گذاشت كه نظيرى بر آن سراغ نداريم.
‹‹ اين مصلح مبتكر يا پيشاهنگ اصلاحطلبان، براى اصحاب و پيروانش، كتابهاى پرحجمى از خود به يادگار نگذاشت ولى اين افراد كسانى بودند كه مسحور و شيفته طرز تفكر و صراحت بيان و قدرت استدلال او شده بودند.
وضع او عيناً وضع ‹‹ سقراط ›› بود، زيرا ‹‹ سقراط ›› كتاب معين و مشخصى تأليف نكرد، ولى در تاريخ انسانيت هزار رساله از او باقى مانده است و در برابر همه اين رسالهها يا كتابهاى جاويد، چهره شاگرد وى يعنى ‹‹ افلاطون ›› مىدرخشد.
‹‹ در حلقه درس يا مكتب افغانى بود كه رفيق و همكارش ‹‹ امام شيخ محمد عبده ›› در جهان اسلام و عرب ظهور كرد. او كسى بود كه جهان عربيت را از حريت فكر و آزادى روح و وجدانش، در زمينه ديانت و سياست و فرهنگ، پرآوازه كرد و سراسر شرق و غرب به وسيله مطبوعات و انتشارات و بر اثر اهتمام و تأييد دولتهاى عربى -به فكر و دعوت وى لبيك گفتند - به ويژه مصر، در دوران اين بزرگ مرد، بر اثر انتشار افكار بلند او، و در نتيجه فعّاليّت مريدان وى، به اصالت و ارزش نقش او، در رستاخيز ملى مصر و اصلاحات دينى براساس تطور اجتماعى - اعتراف كرد، و همو بود كه باب اجتهاد را كه صاحبان انديشه سر در گم و پيچيده و پاسداران تعصب ناپسند آن را قفل كرده بودند، گشود.
‹‹ بارى همه كسانى كه زمام نهضت جديد مصر را در دست گرفتند و به وسيله مبارزه و جهاد مستمر، بناى نهضت ملى را پايهگذارى كردند و در عداد زعما و رهبران آزادى و ملى شناخته شدند -از قبيل محمد فريد و مصطفى كامل- شاگردان و اصحاب ‹‹ شيخ محمد عبده ›› بودند، و همچنين ساير پيشوايان فكر جديد كه در كشورهاى عربى پراكنده شدند و پرچم مبارزه و آزاديخواهى ملت عرب را در قبال استعمار و در برابر علل و موجبات استبداد عثمانى بر دوش گرفته و به اهتزاز درآوردند، از همين گروه بودند...! ››
ملاحظه مىنماييد مؤلف كتاب مزبور، محقق مصرى به صراحت تمام، مقام سيّد جمالالدين را به عنوان ‹‹ مصلح مبتكر ›› ستوده و آثار وجودى مرحوم شيخ محمد عبده را با آن همه اهميت و تأثير، محصول حلقه درس يا مكتب فكرى سيّد بزرگ دانسته و چهره مرحوم شيخ را در قبال مكتب فكرى سيّد جمالالدين نظير چهره افلاطون در برابر مكتب سقراط تصوير كرده است.