آن گاه افغانى به اقبال مىگويد اوضاع كشورهاى مسلمان را براى من بازگو كن.
اقبال در پاسخ مرحوم سيّد بزرگ مى گويد:
سپس افغانى حقايق امور را براى اقبال چنين بازگو مىكند:
از آن پس با شكايتهاى فراوان اوتجاوز و تعدى فرنگ و غفلت مسلمانان، مىگويد:
به هر حال، ملاحظه مىنماييد كه اين متفكر بزرگ شرق، چه تجليلى از سيّد بزرگ مىكند و درد دلهاى خود را به او تقديم مىكند و از او درس مىگيرد و مرد بزرگى مانند مرحوم ‹‹ سعيد حاتم پاشا ›› - صدراعظم ترقّيخواه و اصلاح طلب بزرگ ترك را مأموم سيّد بزرگ مىداند.
در اينجا به توضيح اين مقدار از اطلاعاتى كه در همين اواخر تصادفاً راجع به سيّد بزرگ از ناحيه شخصيتهاى ارزنده و مطلع مسلمان غيرايرانى در دسترسم قرار گرفت اكتفا مىكنم و سپس با اختصار به بيان گوشهاى از نظرهاى شخصيتهاى برازنده ايرانى كه نسبت به معظماليه ابراز داشتهاند، مىپردازيم، بدين قرار:
يكى از مراجع عاليقدر جهان تشيع ضمن گفتگويى با اينجانب چنين فرمودند، ‹‹ به طور كلى، همانطورى كه خداى متعال فرموده است، ربا، موجب فساد و ويرانى و بدبختى است و سرانجام، مملكت و جامعه را خراب مىكند... و من به خاطر دارم كه مرحوم سيّد جمالالدين اسدآبادى در رساله رد بر ‹‹ نيچريّه ›› خود، (كه من سى يا سى و پنج سال پيش آن را ديدهام و مىدانيد كه سيّد جمالالدين قبل از انقلاب روسيه زندگى مىكرده و در حدود نود سال قبل بوده است) نوشته است:
‹‹ اشراف روسيه كارشان اين است كه ربا بگيرند و رباخوارى كنند و هميشه خون افراد ضعيف را بمكند و من از عاقبت روسيه مىترسم و روزى در روسيه انقلاب خواهد شد؟ ›› و اين مطلبى بود كه او سالها پيش از انقلاب روسيه نوشته بود و در واقع پيشگويى عجيبى است.
استاد ‹‹ محمدتقى شريعتى ›› يكى از برجستهترين متخصصان در قرآنشناسى است كه بيشتر از چهل سال عمر پربركتش را در شناخت و شناساندن قرآن كريم به نسل جديد صرف نموده و تشخيص داده است كه سيّد جمالالدين اولين كسى است كه قرآن را در عصر اخير از غربت و مهجوريت نجات داد و به جهانيان نشان داد كه قرآن منطق حيات است و نظام اجتماع.
و مجموعه مقالات ‹‹ العروةالوثقى ›› سند ناطقى است بر عزم راسخ و ايمان قاطع آن مردى كه به حكم منطق قرآن با نيرومندترين قدرتهاى استعمارى عصر خودش ‹‹ كه با اسلام مبارزه و معارضه داشت ›› درافتاد و در اين راه جان داد، استاد محترم در مقدمه ‹‹ تفسير نوين ›› چنين نوشته است:
33- مى خواهد بگويد اروپا در فكر تمركز دادن تمام قدرتها و متحد ساختن و يكپارچه كردن اروپاست ولى ما را كه سراپا به حكم اسلام مانند يك خانواده هستيم دعوت به نفاق و اختلاف مىكند و اين كار را ملتپرستى و وطنپرستى نام مىگذارد.(مترجم)