مفخر شرق

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

نسخه متنی -صفحه : 238/ 68
نمايش فراداده

آيةاللَّه خامنه‏اى درباره اقبال مى‏گويد:

‹‹ ... مثل كسى كه سالها مريد اقبال بوده ود ر ذهن خود با اقبال زيسته است حرف مى‏زنم تا قدرى حق عظيم او را بر خود در اين مجمع بزرگ و در نهايت در ذهنيت مردم عزيز كشورمان ادا كنم. اقبال از شخصيتهاى برجسته تاريخ اسلام است و چندان عميق و متعالى كه نمى‏توان تنها بر يكى از خصوصيتهاى زندگى‏اش تكيه كرد. اگر ما فقط اكتفا كنيم به اينكه اقبال يك فيلسوف و يك عالم است حق او را ادا نكرده‏ايم... اقبال يك شاعر برزگ است... اقبال مصلح و آزاديخواه بزرگى است.

اقبال طرح يك فلسفه را ريخت:

خودى... يك مفهوم انسانى - اجتماعى كه در پوشش تعبيرات فلسفى بيان شده... بى‏شك ستاره بلند اقبال شرق است و جا دارد كه ما اقبال را به معناى حقيقى كلمه ستاره بلند شرق بناميم... ››(2)

انديشه اقبال لاهورى با اين عظمت و اوج، متأسفانه به علت حاكميت طاغوت و سلطه فرهنگى استعمار در كشور ما آن‏طور كه بايد شناخته نشد و مورد بررسى و استفاده قرار نگرفت و تأسف ما وقتى بيشتر خواهد شد كه بدانيم بيشترين اشعارى كه اقبال سروده به زبان فارسى است نه به زبان اردو كه زبان مادرى اوست.

و در واقع مردم ما نخستين گروه از مخاطبان جهانى او بوده‏اند كه در گذشته نتوانسته‏اند اقبال را مانند فردوسى، حافظ و سعدى و شهريار ‹‹ شاعر خود ›› بدانند.

پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، كه اقبال در شعر خود به آن اميد و دل بسته بود،(3) چنان كه به صراحت مى‏گويد:

2-  در شناخت اقبال، سخنرانى آيةاللَّه خامنه‏اى، صفحه 9- 35 چاپ تهران، 1365.

3- كليات اشعار فارسى اقبال، زبور عجم، صفحه 104.


  • چون چراغ لاله سوزم در خيابان شما غوطه‏ها زد در خمير زندگى انديشه‏ام مهر و مه ديدم نگاهم برتر از پروين گذشت فكر رنگينم كند نذر تهى دستان شرق مى‏رسد مردى كه زنجير غلامان بشكند حلقه گرد من زنيد اى پيكران آب و گل آتشى در سينه دارم از نياكان شما

  • اى جوانان عجم جان من و جان شما تا به دست آورده‏ام افكار پنهان شما ريختم طرح حرم در كافرستان شما پاره لعلى كه دارم از بدخشان شما ديده‏ام از روزن ديوار زندان شما آتشى در سينه دارم از نياكان شما آتشى در سينه دارم از نياكان شما