دمشقيه)
امام صادق (ع) فرمود : اگر زنى را كه مى بايست عده طلاق نگه دارد سه بار طلاق دهند تا گاهى كه با مرد
ديگرى ازدواج نكرده و او طلاقش نداده باشد نمى تواند با همسر اول ازدواج كند .
وفرمود : سه طلاق در يك مجلس يكبار به حساب آيد وهمسرش مى تواند مجدداً با او ازدواج نمايد . (بحار: 104/2)
در ساير احكام طلاق به كتب مربوطه رجوع شود .
شصت وپنجمين سوره قرآن ، مدنيه وداراى 12 آيه است . از امام صادق(ع) روايت شده كه هر كه اين سوره وسوره
تحريم را در نماز واجب خويش بخواند خداوند او را در قيامت از بيم واندوه مصون دارد ، و از دوزخ نجات
يابد ... (مجمع البيان)
طلاقى است كه مُطَلِّق حق رجوع به همسر خود را ندارد جز به عقد مجدد، چنان كه پس از پايان عده ، يا
طلاق غير مدخول بها ، يا طلاق يائسه ، يا به رجوع زوجه به بذل ، چنان كه در طلاق خلع و مبارات يا پس از
ازدواج زن با همسر ديگر و سپس طلاق و عقد مجدد ، چنان كه در طلاق سوم . يا عدم حق رجوع حتى با عقد مجدد ،
چنان كه پس از طلاق نهم .
طلاق محرّم شرعا ، و آن عبارت است از طلاق زن در طهر مواقعه (در صورتى كه آن زن صغيره يا يائسه يا
باردار با علم و اطلاع به حال او نباشد) و طلاق زن در حال حيض يا نفاس (اگر غير مدخوله يا حامل يا من
غاب عنها زوجها نباشد) و سه بار طلاق بدون رجعت . طلاق در هر سه مورد علاوه بر حرمت ، باطل نيز هست جز
در مورد اخير كه يك بار واقع مى شود .
گشادگى زبان . زبان آورى .
طلاق خُلع :طلاقى كه به واگذارى زن مبلغى از مال خود به شوهر صورت گيرد . به «طلاق» رجوع شود . اين طلاق به كراهت
زن باشد ، وشوهر مخيّر است در طلاق .
طلاقى كه بعد از آن در بين عده ، رجوع كردن بدون نكاح مجدد جايز باشد ، در قبال باين .
وآن دو قسم است : سنت در قبال بدعت ومحرّم ، كه اين قسم شامل همه اقسام طلاق مشروع مى شود . وسنّت به
معنى راجح ومستحب ، وآن عبارت است از طلاق دادن طبق شرائط معتبره وسپس صبر نمودن تا عده منقضى گردد
وآنگاه اگر خواست به عقد مجدد با وى ازدواج نمايد ، واين را سنت بمعنى الاخص گويند .
طلاقى كه طبق شرائط معتبره صورت گيرد وسپس در اثناء عده رجوع كند وپس از آميزش در طهر ديگر وى را طلاق
گويد ، كه در مرتبه سوم نياز به محلل باشد ودر مرتبه نهم موجب حرمت ابد گردد .
مبارات به معنى مفارقت است ، وآن طلاقى است كه به كراهت زوجين از يكديگر صورت مى گيرد ، احكام آن مثل
خلع است جز اين كه بذل در اينجا نبايد بيش از مهر باشد . صيغه آن «بارأتكِ على كذا فانتِ طالق» مى باشد
.
سعد بن عبدالله قمى گويد : از حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه الشريف پرسيدم كه اى سرور ما از قول شما
نقل مى كنيم كه پيغمبر(ص) اختيار طلاق همسران خود را به على (ع) داد وحضرت در روز جمل به عايشه پيغام
داد كه تو آشوب بپا كردى واسلام ومسلمين را به هم ريختى وجاهلانه فرزندان خود را به تباهى كشيدى دست
بردار وگرنه تو را طلاق دهم ؟ حضرت در پاسخ (كه مفصل است وخلاصه آن اين كه) فرمود : آرى چنين است . (بحار: