اختيار طلاق در دين اسلام بدست شوهر است ، آرى گاه مرد طبق شرطى يا ابتداء همسر خود را در طلاق خويشوكيل مى كند كه در صورت بروز عللى خود را طلاق مى دهد .طلاق دهنده بايد بالغ وعاقل ومختار وقاصد بود ودر حضور دو مرد عادل وبا صيغه مخصوص (انت طالق يا هىطالق يا زوجتى فلانة طالق) انجام گيرد ، واگر مرد در كنار زن باشد وغايب نباشد وبا او جماع كرده باشدوحامله نباشد بايد زن از حيض ونفاس پاك باشد وبين جماع وپاكى حيضى فاصله شده باشد واگر مرد لال بودبا اشاره وانداختن مقنعه بر زن او را طلاق دهد .طلاق دو نوع است : باين و رجعى . طلاق باين طلاقى است كه مرد نتواند بدون عقد مجدد به زن خود رجوع كندوآن شش قسم است اول طلاق زن يائسه . دوم طلاق صغيره . سوم طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكىنكرده باشد . چهارم طلاق سوم زنى كه سه بار او را طلاق داده باشند . پنجم طلاق خلع وآن طلاق زنى است كهاز شوهرش رويگردان است ومهر يا مال ديگرى به وى ببخشد كه او را طلاق گويد . وصيغه طلاق خلع در صورتى كهطلاق دهنده خود شوهر باشد پس از پرداخت وجه اين است «زوجتى فلانة خالعتها على ما بذلت فهى طالق» واگرديگرى باشد بگويد : «عن موكلتى فلانة بذلت مهرها ـ يا فلان مبلغ ـ لموكلى فلان ـ وبجاى فلان نام شوهرببرد ـ ليخلعها عليه» سپس بلافاصله بگويد : «زوجة موكلى خالعتها على ما بذلت هى طالق» .ششم طلاق مباراة وآن در موردى است كه زن ومرد هر دو يكديگر را نخواهند و زن مالى را به مرد بدهد تاطلاقش دهد .اگر زن در بين عده طلاق خلع يا مباراة از دادن مال منصرف شود شوهر مى تواند بدون عقد به او برگردد .ودر غير اين موارد شش گانه طلاق رجعى مى باشد كه شوهر ضمن مدت عده مى تواند به او رجوع كند . (لمعه