بينى. اندرون بينى. بيخ بينى. پرده دماغ . اميرالمؤمنين (ع) : «لو ضربت خيشوم المؤمن بسيفى هذا على ان يبغضنى ما ابغضنى ، ولو صببت الدنيا بجمّانها على المنافق على ان يحبنى ما احبّنى ، و ذلك انه قضى فانقضى على لسان النبىّ الامّىّ ...» . (نهج : حكمت 45)
خَيط
رشته، نخ. ج : اَخْياط، خُيوط، خُيوُطة. (و كلوا و اشربوا حتى يتبين لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر)در خوردن و آشاميدن (در شب ماه رمضان) آزاديد تا اينكه نخ سفيد از نخ سياه از فجر بر شما آشكار گردد. (بقره: 187) مراد از نخ سفيد در اينجا سفيدى صبح، و از خيط اسود تاريكى شب است. مرحوم طبرسى در وجه اين تشبيه فرمود: طليعه و پيش درآمد صبح كه خوردن با آن حرام ميشود شبيه به نخ است، و باندازه آن تاريكى شب از بين ميرود.عبدالله حلبى گويد: از امام صادق (ع) معنى خيط ابيض و خيط اسود پرسيدم، فرمود: مراد (تميز) سفيدى روز از سياهى شب است. (بحار: 96 / 271)
خيف
(به فتح يا كسر خاء):هر سرازيرى و سربالائى كه در دامنه كوه باشد. (المنجد)
خَيف
نام مسجدى معروف در منى.از امام صادق (ع) سؤال شد: به چه مناسبت (مسجد) خيف را خيف ميگويند؟ فرمود: زيرا هر جاى مرتفع كه در جلگه اى باشد عرب آن را خيف گويد و خيف در (جلگه) منى محلى مرتفع است.در حديث آمده كه : «در مسجد خيف هفتاد هزار پيغمبر نماز گزارده و مستحب است كه حاجيان تا گاهى كه در منى ميباشند نمازهاى خود را در آن مسجد برگزار كنند». (بحار:99/ 271 ـ 347)
خطبه پيغمبر در مسجد خيف
امام صادق (ع) فرمود: «حضرت رسول(ص) در حجة الوداع خطبه اى بدين مضمون در مسجد خيف ايراد نمود: بسم الله الرحمن الرحيم، خدا يارى كند بنده اى را كه سخن مرا بشنود و آن را محفوظ دارد و به كسى كه نشنيده برساند. اى مردم! حاضران به غايبان برسانند زيرا بسا حامل دانش كه خود دانشمند نباشد و بسا دانشمند كه مطلبى را به دانشمندتر از خود برساند.سه چيز است كه دل هيچ مسلمان در مورد آن سه خيانت نكند: خالص ساختن عمل براى خدا، و خيرخواه رهبران مسلمين بودن و در جمع مسلمين و در ميان انجمن آنها حضور داشتن چه (دين و) دعوت مسلمانان (دعوتى جهانى است كه بخود آنها اختصاص ندارد و) شامل ديگران نيز ميشود (لذا بايستى شكوه خويش را در گردهمائى حفظ كنند كه چشمگير ديگران باشند)، مؤمنان همه با يكديگر برادر و خونهاشان با هم برابر، يكى را بر ديگرى امتيازى نبود و در برابر ديگران يكدست و يك جهتند، دون رتبه ترين آنها مسئول حفظ تعهدات آنها است». (بحار:27/69)
خِيفَة
مصدر ديگرى است براى خوف، ترسيدن، ترس. (فاوجس فى نفسه خيفة موسى). (طه: 67)
خَيل
لشكر، سپاه، لشكريان. گروه سواران. گروه اسبان. (زُيّن للناس حب الشهوات من النساء و البنين و القناطير المقنطرة من الذهب و الفضة و الخيل المسومة) (آل عمران: 14). (و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوة و