«آيات و رواياتى در باره عبد» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برده ايست كه با مولايش در مورد آزاديش قراردادى بسته باشد كه هرگاه بهاء و قيمت خود را بدهد آزاد

شود به جمله «ان اديت فانت حرٌ» و آن يا مطلق است يا مشروط . مطلق آن است كه اكتفا شود به عقد و مدت و

عوض و نيت ، و مشروط آن است كه شرط كند اگر نتوانست بهاء خود را بدهد برده شود . در مكاتب مشروط مادام

كه تمام بهاء و قيمت را نپرداخته است عبد است «اذا مات المكاتب و كان مشروطاً بطلت الكتابة و كان ما

تركه لمولاه و اولاده رق ، و ان لم يكن مشروطاً تحرر منه بقدر ما ادّاه و كان الباقى رقّاً لمولاه .

(شرايع :

209 ـ 213)

ـ عبد قن :برده خالص را گويند كه به هيچ وجه در معرض آزادى نباشد . (رجوع شود به شرح لمعه)

«آيات و رواياتى در باره عبد»

(... و لعبد مؤمن خير من مشرك و لو اعجبكم ...)

(بقرة:221) . (لن يستنكف المسيح ان يكون عبدالله ...)

(نساء:172) . (ان كلّ من فى السماوات و الارض الاّ آتى الرحمن عبدا)

(مريم:93) . (اليس الله بكاف عبده)

. (زمر:36)

از سخنان اميرالمؤمنين (ع): «ولاتكن عبد غيرك وقد جعلك اللّه حرّا» (نهج : نامه 31). «ان امرنا صعب

مستصعب، لا يحمله الا عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للايمان ...» (نهج : خطبه 231). «لا يصدق ايمان عبد حتى

يكون بما فى يداللّه سبحانه اوثق منه بما فى يده» . (نهج : حكمت 302)

در حديث آمده كه يكى از يهود سئوالاتى علمى از اميرالمؤمنين (ع) نمود وچون پاسخ مناسب شنيد بحضرت گفت:مگر تو پيغمبرى؟ على (ع) فرمود: واى بر تو «انا عبد من عبيد محمد» (من بنده اى از بندگان محمدم) . (بحار

/3/283)

عبدالاعلى

بن اعين ، حسن امامىّ ، (المعجم:9/254) و اما عبدالاعلى مولى آل سام ، مجهول الحال . (معجم:9/256) و ظاهر

الوجيزه اتحادهما .

عبدالبرّ

ابن عبدالقادر ابن محمد العوفى معروف به فيومى . وى اديب بود و به مكه و شام سفر كرد و در حدود دو سال

در دمشق بماند . سپس به بلاد روم رفت و در آنجا منصبها يافت و به سال 1071 هـ ق در قسطنطنيه درگذشت .

از تأليفات او است : حسن الصنيع فى علم البديع . القول الوافى بشرح الكافى . منتزه العيون و الالباب فى

بعض المتاخرين من اهل الآداب . اللطائف المنيفة فى فضائل الحرمين . بديعية على حرف النون . بلوغ الارب

و السول بالتشرف بذكر نسب الرسول. (الاعلام زركلى چاپ اول : 475)

عبدالجبّار

ابن احمد بن عبدالجبار الهمدانى الاسدآبادى مكنى به ابوالحسين ، قاضى بود و در علم اصول و كلام تبحر

داشت ، و در عصر خويش شيخ معتزليان بود و آنان وى را قاضى القضاة مى گفتند . و جز وى كسى را بدين لقب

نمى خواندند .

از تأليفات او است : تنزيه القرآن عن المطاعن . و الامالى ، وى به سال 415 به رى درگذشت . (الاعلام زركلى

چاپ اول : 476 و رجوع به خاندان نوبختى :

48 ـ

85 ـ 91 شود)

عبدالحميد

زهراوى از زعماى نهضت سياسى سوريه است به سال 1272 هـ ق در حمص متولد شد هنگامى كه حكومت عثمانى با رژيم

استبدادى اداره مى شد با سلطان عبدالحميد به مخالفت برخاست و روزنامه اى به نام «المنير» انتشار داد

كه آن را با ژلاتين چاپ مى كرد و محرمانه منتشر مى ساخت حكومت عثمانى او را به دمشق تبعيد كرد و در

آنجا براى جريده «المقطم» مصر مقاله مى نوشت ناظم پاشا والى دمشق مطلع شد و او را تحت الحفظ به

آستانه فرستاد سپس به وساطت ابوالهدى صيادى به حمص بازگشت و تا اعلام مشروطيت عثمانى به سال 1327 هـ

/ 2570