«چگونه مسائل كلامى پايه ريزى مى شود» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الا رجالا نوحى اليهم من اهل القرى)و (ولكل امة رسول)، كه مسائل مربوط به نبوت عامه و ارسال رسل را مطرح مى كند.

و آياتى مانند: (يسئلونك عن الروح * قل الروح من امر ربى)، كه مسائلى را در مورد روح و نفس و چگونگى آن دو مطرح مى كند و بالاخره آياتى را در مورد اعجاز و مسائل اصولى و فروعى مطرح مى نمايد. و بدين ترتيب اينگونه مسائل از بدو ظهور اسلام مورد توجه واقع مى شده چون قرآن نه تنها متوجه به فروع و احكام عبادى و تكاليف روزانه انسان مى باشد بلكه در متن واقع و حقيقت آفرينش نيز وارد مى شود.

پس از رحلت حضرت رسول مسائلى ديگر پديد مى آيد چه در زمان خلفاى راشدين و چه در روزگاران بعدى و دوران اموى و عباسى كه به طور اختصار بدانها اشاره خواهد شد.

«چگونه مسائل كلامى پايه ريزى مى شود»

بطورى كه از آيات مذكور و آيات بسيارى ديگر برمى آيد پس از آنكه پيامبر اسلام مبعوث شدند، آئين بزرگى عرضه كردند و بناى نوينى نهادند كه از اطراف و نواحى مختلف و كشورهاى دور و نزديك كسانى به طرف وى روى آوردند به ويژه آن گاه كه از مكه به مدينه مهاجرت كردند و شهرت پيدا كردند، دانايان يهود و نصارى كه در جزيرة العرب بودند به مدينه آمدند، خود و يا مأمورينى كه برگزيده آنها بودند مسائلى را مطرح مى كردند به ناچار مى بايست پاسخى بدانها داده شود و بنابر اين مسائل كلامى يكى از ضروريات طبيعى و قهرى دين اسلام است كه از بدو ظهور اسلام مورد توجه واقع شد و بديهى است كه بعد از وفات حضرت رسول اينگونه مسائل حادتر گرديد بويژه كه در داخل اسلام اختلاف شديدى بوجود آمد و كسانى كه در زمان حضرت رسول به ملاحظاتى ساكت بودند به مبارزه برخاستند و دواعى خود را به طرق گوناگون ابراز نمودند، وجود منافقين از همان اوان ظهور اسلام در بوجود آمدن جدالها و مناظرات و بالاخره علم كلام اثرى كامل داشته است، منافقين كسانى بودند كه پس از استوارى اسلام به ظاهر خود را مسلمان ناميدند و در باطن تخم نفاق و فساد پراكندند.

چنانكه مى فرمايد: (و اذا لقوا الذين آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الى شياطينهم قالوا انا معكم * انما نحن مستهزؤون * الله يستهزىء بهم و يمدهم فى طغيانهم يعمهون).

اين امر يعنى تظاهر به اسلام در قرون بعد نيز همچنان ادامه داشت و بسيارى از جدالها و شبهات به وسيله همين عده وارد در دين اسلام گرديد، از جمله مردى به نام «سوسن» نصرانى بود كه گويند در ادعاهاى «معبد بن عبدالله جهنى بصرى» دخالت داشته است و عقايد باطله معبد ناشى از وسوسه هاى همين شخص است، از جمله قول او است به قدر. گويند: «معبد نخستين كسى است كه قائل به قدر گرديد و بسيارى از مردم مدينه را با ادعاهاى باطل خود گمراه كرد»، معبد استاد «غيلان بن مروان» دمشقى است كه او نيز قائل به قدر بود و در اين باب غلو بسيار كرد.

مردى ديگر كه به ظاهر مسلمان شد و لكن به طور تحقيق منافق است «عبدالله بن وهب بن سبا» است گويند: «وى مردى يهودى بود و بدان جهت تظاهر به اسلام كرد كه در آن خلاف و فساد افكند».

البته اين امور بجز امر امامت و خلافت است كه خود يكى از مهمترين عوامل اختلاف به حساب مى آيد و اساس بسيارى از جدالهاى اسلامى است.

با توجه به اين امور نمى توان گفت كه پايه گذار مسائل كلامى واصل بن عطا و يا حسن بصرى و يا ابوالحسن اشعرى است و بلكه اين امر از همان ابتداى كار اسلام به طور پراكنده و نامنظم شروع مى شود لكن مظهر كامل آن در برهه اى از زمان، حسن بصرى و واصل بن عطا و ديگران بوده است.

«كلام در عصر خلفاى عباسى»

در عصر خلافت عباسى مجالسى به طور علنى و آشكار در مورد اين گونه مسائل تشكيل مى شد و متدرجاً اين مسائل از جمله مسائل روز دربارهاى خلافت و دانشمندان دين گرديد و گسترش يافت تا آنگاه كه بين اهل حديث شكافهائى بوجود آمد و به تدريج مذاهب كلامى ظاهر شد و از عهد مأمون تا دوران متوكل به اوج خود رسيد.

/ 2570