« ث » - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

« ث »

ث

حرف چهارم از حروف هجاى عربى و پنجم از الفباى فارسى ، از حروف روادف و از حروف مصمته است، در حساب جمل به پانصد دارند .

ثائِب (اسم فاعل از ثوب و ثوبان)

باد تند كه پيش از باران وزد . مدّ دريا ، مقابل جزر .

ثائِر (اسم فاعل از ثور و ثوران)

كينه كشنده ، كينه خواهى كه آرام نگيرد تا قصاص نيابد . پيگير قصاص .

اميرالمؤمنين (ع) در يكى از خطب خود كه در آن از انقراض دولت بنى اميه خبر مى دهد مى فرمايد : «... ألا انّ لكل دم ثائراً و لكل حق طالبا ، و إنّ الثائر فى دمائنا كالحاكم فى حق نفسه ، و هو الله الذى لايعجزه من طلب و لا يفوته من هرب» . (نهج : خطبه 104) و در يكى از نامه هائى كه به معاويه نگاشته چنين آمده : «و زعمت انك جئت ثائراً بعثمان ، و لقد علمت حيث وقع دم عثمان ، فاطلبه من هناك ان كنت طالبا ...» . (نهج : نامه 10)

ثابت (اسم فاعل است از ثبات و ثبوت) 

پابرجا . پايدار .

از سخنان اميرالمؤمنين (ع) : «فمن الايمان ما يكون ثابتا مستقرا فى القلوب، و منه ما يكون عوارىّ بين القلوب و الصدور الى اجل معلوم ...» . (نهج نامه 231)

ثابت

بن ابراهيم بن زهرون ، طبيب حرّانى مكنّى به ابوالحسن . مؤلف مطرح الانظار گويد : كنيت او ابوالحسن و از اطباى مشهور سده چهارم هجرى ، و به وفور علم و حدس صائب معروف بود .

عبيدالله بن جبرئيل گويد : در ايامى كه عضدالدوله ديلمى وارد بغداد شد ابوالحسن ثابت بن ابراهيم در

/ 2570