از جمله مباحثى كه از ديرباز در اوساط علمى دينى و در فصول كلاميه مطرح بوده است اين مسئله مى باشد، توضيح آنكه:توسل به ذوات مقدسه به سه وجه تصور مى شود:1 ـ خدا را به حق آنها خواندن، چنانكه گوئى خداوندا به حق پيامبرت حاجتم را روا كن. شبهه اى كه در اين وجه شده آنكه مخلوق را بر خالق حقى نَبُود، و آن خالق است كه بر مخلوق حق دارد. پاسخ اين شبهه آنكه چه اشكالى دارد اگر خداوند خود ـ تكريماً و تعظيماً ـ حقى را براى مقربان درگاهش كه در راه اداء رسالت فداكاريهائى نموده و رنجهاى طاقت فرسا به خود هموار نموده اند، بر خود فرض كرده باشد، چنانكه از برخى روايات و بعضى ادعيه مأثوره اين معنى به وضوح استفاده مى شود؟!2 ـ از آنها خواسته شود كه در مورد حاجت منظور ، به درگاه خداوند دعا كنند.3 ـ خود آن ولى يا نبىّ را بخوانند، چنانكه گويند: اى پيغمبر فلان حاجتم را روا كن. بديهى است كه از نظر يك موحّد جز خداوند هيچ كسى مبدأ خير نيست، و متوسّل بدين نيّت مدعوّ خويش را مى خواند كه برآمدن حاجتش را از خدا بخواهد، و در حقيقت اين وجه به وجه دوم باز مى گردد.عموم شيعه و اكثر اهل سنت، توسل را طبق وجوه مذكوره قبول دارند، جز گروه اندكى از اهل سنت كه در بعضى صور دعوى شرك نموده اند، آنها مى گويند: توسّل به مخلوق در پيشگاه خالق، شرك به خالق و منافى با يكتا پرستى است، زيرا در صورتى روا باشد كسى را بين خود و ديگرى واسطه قرار دهى كه آن واسطه به حال تو آگاه تر و درباره تو مهربان تر بود، و اين معنى در مورد خداوند با بندگانش تصور معقول ندارد، چه حضرتش از هر كسى به بنده نزديكتر: (و نحن اقرب اليه من حبل الوريد)(ق: 16). و از هر كسى به وى مهربان تر است: (فالله خير حافظاً و هو ارحم الراحمين)(يوسف:64).اين بود خلاصه اى از آنچه منكران توسل مى گويند.اكنون با بررسى كوتاهى بايد ديد آيا توسل اصولاً با توحيد منافات دارد يا خير؟ توسل و توسيط، گاه بدين وجه باشد كه شخص متوسّل، فردى را بين خود و شخصيتى كه مرجع رفع نياز او است واسطه قرار مى دهد كه حاجتش را به آگاهى آن مصدر امر رساند، يا آنكه مهر و محبتش را به وى معطوف دارد، بديهى است كه اين معنى در مورد ذات بارى تعالى كه از حال هر كسى به خود او آگاه تر و از هر كسى به وى مهربان تر است، نامعقول و ناموجّه است.و گاه بدين صورت باشد كه آن مصدر امر، خود ـ محض مصلحت ـ شخص يا اشخاصى، و يا امر يا امور معينى را واسطه فيض خويش قرار داده و شخص محتاج ـ حسب دستور ـ به آن اشخاص يا امور، توسّل جويد. اين نوع توسل در مورد خداوند، صحيح و معقول بوده و هيچگونه منافاتى با توحيد ندارد، و حتى توسل بدين كيفيت در شئون