«توسل به انبياء و اولياء خدا» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبادات است كه موجب نزديك شدن بنده به خداى خويش مى گردد (مجمع البيان: 3 / 293). (اولئك الذين يدعون يبتغون الى ربهم الوسيلة أيّهم اقرب) اين آيه به دو وجه معنى شده:1 ـ پيامبران خدا كه مردمان را به سوى خدا مى خوانند ، خود به وسيله طاعت و بندگى به حضرتش تقرب مى جويند، چه رسد به افراد عادى كه فاقد مقام و منزلتى آنچنانند؟!

2 ـ آنانكه به خدائى مى خوانندشان (مانند عيسى «ع» و ملائكه) خود در جستجوى وسيله مى باشند كه به طاعت و بندگى، خويشتن را به درگاه قرب پروردگار نزديك سازند. (اسراء: 57) (مجمع البيان:6/ 650). امام باقر (ع):«بهترين وسيله كه وسيله جويان بدان توسل جويند همانا ايمان به خدا و رسول است». (سفينة البحار) اميرالمؤمنين (ع): «ان افضل ما توسّل به المتوسلون الى الله سبحانه و تعالى، الايمان به و برسوله، و الجهاد فى سبيله، فانه ذِروة الاسلام، و كلمة الاخلاص فانها الفطرة، و اقام الصلاة فانها الملّة، و ايتاء الزكاة فانها فريضة واجبة، و صوم شهر رمضان فانه جُنّة من العقاب، و حج البيت و اعتماره، فانهما ينفيان الفقر و يرحضان الذنب، و صلة الرحم فانها مثراة فى المال و منسأة فى الاجل، و صدقة السرّ فانها تكفرّ الخطيئة، و صدقة العلانية فانها تدفع ميتة السوء، و صنائع المعروف فانها تقى مصارع الهوان». (نهج : خطبه 110)

«توسل به انبياء و اولياء خدا»

از جمله مباحثى كه از ديرباز در اوساط علمى دينى و در فصول كلاميه مطرح بوده است اين مسئله مى باشد، توضيح آنكه:توسل به ذوات مقدسه به سه وجه تصور مى شود:1 ـ خدا را به حق آنها خواندن، چنانكه گوئى خداوندا به حق پيامبرت حاجتم را روا كن. شبهه اى كه در اين وجه شده آنكه مخلوق را بر خالق حقى نَبُود، و آن خالق است كه بر مخلوق حق دارد. پاسخ اين شبهه آنكه چه اشكالى دارد اگر خداوند خود ـ تكريماً و تعظيماً ـ حقى را براى مقربان درگاهش كه در راه اداء رسالت فداكاريهائى نموده و رنجهاى طاقت فرسا به خود هموار نموده اند، بر خود فرض كرده باشد، چنانكه از برخى روايات و بعضى ادعيه مأثوره اين معنى به وضوح استفاده مى شود؟!

2 ـ از آنها خواسته شود كه در مورد حاجت منظور ، به درگاه خداوند دعا كنند.

3 ـ خود آن ولى يا نبىّ را بخوانند، چنانكه گويند: اى پيغمبر فلان حاجتم را روا كن. بديهى است كه از نظر يك موحّد جز خداوند هيچ كسى مبدأ خير نيست، و متوسّل بدين نيّت مدعوّ خويش را مى خواند كه برآمدن حاجتش را از خدا بخواهد، و در حقيقت اين وجه به وجه دوم باز مى گردد.

عموم شيعه و اكثر اهل سنت، توسل را طبق وجوه مذكوره قبول دارند، جز گروه اندكى از اهل سنت كه در بعضى صور دعوى شرك نموده اند، آنها مى گويند: توسّل به مخلوق در پيشگاه خالق، شرك به خالق و منافى با يكتا پرستى است، زيرا در صورتى روا باشد كسى را بين خود و ديگرى واسطه قرار دهى كه آن واسطه به حال تو آگاه تر و درباره تو مهربان تر بود، و اين معنى در مورد خداوند با بندگانش تصور معقول ندارد، چه حضرتش از هر كسى به بنده نزديكتر: (و نحن اقرب اليه من حبل الوريد)(ق: 16). و از هر كسى به وى مهربان تر است: (فالله خير حافظاً و هو ارحم الراحمين)(يوسف:64).

اين بود خلاصه اى از آنچه منكران توسل مى گويند.

اكنون با بررسى كوتاهى بايد ديد آيا توسل اصولاً با توحيد منافات دارد يا خير؟ توسل و توسيط، گاه بدين وجه باشد كه شخص متوسّل، فردى را بين خود و شخصيتى كه مرجع رفع نياز او است واسطه قرار مى دهد كه حاجتش را به آگاهى آن مصدر امر رساند، يا آنكه مهر و محبتش را به وى معطوف دارد، بديهى است كه اين معنى در مورد ذات بارى تعالى كه از حال هر كسى به خود او آگاه تر و از هر كسى به وى مهربان تر است، نامعقول و ناموجّه است.

و گاه بدين صورت باشد كه آن مصدر امر، خود ـ محض مصلحت ـ شخص يا اشخاصى، و يا امر يا امور معينى را واسطه فيض خويش قرار داده و شخص محتاج ـ حسب دستور ـ به آن اشخاص يا امور، توسّل جويد. اين نوع توسل در مورد خداوند، صحيح و معقول بوده و هيچگونه منافاتى با توحيد ندارد، و حتى توسل بدين كيفيت در شئون

/ 2570