« د » - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

« د »

د

حرف دهم از الفباى فارسى و هشتم از الفباى عرب. نام آن دال است. از حروف ترابيّه و نطعيّه و قلقله و متشابهه و شمسيّه و مصمّته و محقوره است. در حساب جمل ، نماينده عدد چهار است.

داء

مصدر «داءَ». بيمار شدن. اسم مصدر: بيمارى. ج: اَدواء. علىّ (ع): «اعلموا انّه ليس على احد بعد القرآن من فاقة، و لا لاحد قبل القرآن من غِنى، فاستشفوه من ادوائكم، و استعينوا به على لأوائكم، فان فيه شفاءً من اكبر الدّاء و هو الكفر و النّفاق و الغىّ و الضّلال...» (نهج: خطبه 176). «اوصيكم بتقوى الله...فانّ تقوى الله دواء داء قلوبكم و بصر عمى افئدتكم» (نهج البلاغه ، خطبه: 198). «امش بدائك ما مشى بك». (نهج البلاغه ، حكمت: 27)

دائِر

(اسم فاعل از دَور). رائج ، چرخنده ، جارى. مقابل بائر. زمين دائر: زمين زير كشت.

دائِرَة

چرخنده. دهر دائرة: روزگار چرخنده ، چرخش روزگار. (فترى الّذين فى قلوبهم مرض يسارعون فيهم يقولون

/ 2570