ظلم به خود نمودن - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داده وكسى به آن كار راضى باشد هر سه در آن ظلم شريكند.وفرمود: كسى كه ظلم ظالمى را توجيه كند(واز او

طرفدارى نمايد) خداوند كسى را بر او مسلط سازد كه به وى ظلم كند وچون از شر او بخدا پناه برد دعايش

مستجاب نگردد وى را در اين مصيبت اجر وپاداشى نباشد.

رسول خدا (ص) فرمود: هركه با ظالمى راه برود نزد خداوند مجرم شناخته شود. وفرمود: چون روز قيامت شود

منادى ندا كند: كجايند ستمگران وياران ستمگران وكسى كه دوات مركبى را براى آنها ليقه كرده يا سر كيسه

اى را براى آنها بسته يا نوك قلمى را براى آنها مقراض كرده باشد، اينها را نيز بهمراه آن ستمگران

محشور سازيد . (جامع السعادات:2/168)

در نامه امير المؤمنين (ع) به مالك اشتر آمده: «... ومن ظلم عباد الله كان الله خصمه دون عباده، ومن

خاصمه الله ادحض حُجَتَهُ ، وكان لله حربا حتى ينزع أو يتوب ، وليس شىء ادعىالى تغيير نعمة الله

وتعجيل نقمته من اقامة على ظلم ، فان الله سميعٌ دعوة المضطهدين ، وهو للظالمين بالمرصاد...» . (نهج :نامه53)

وفرمود: «... وظلم الضعيف افحش الظلم...» وفرمود: «ولايكبرن عليك ظلم من ظلمك ، فانه يسعى في مضرته

ونفعك ...» . (نهج : نامه31)

ظلم به خود نمودن

از دستورات شرع انور سرپيچى نمودن وخويشتن را در معرض خشم پروردگار قرار دادن ، عنوانى كه در قرآن

كريم بتكرار آمده ، چنان كه اين تعبير در روايات نيز عنوان شده است :از حضرت رسول (ص) حديث شده كه هر آن كس كه به خود ستم كرده باشد در روز پنجاه هزار ساله قيامت بازداشت

شود تا گاهى كه غم و اندوه در عمق وجودش درآيد آنگاه مورد رحم خداوند قرار گيرد و به بهشت رود .

(بحار:7/128)

ظُلَم

جِ ظلمة. تاريكيها.

ظُلَم

سه شب متصل به شبهاى دُرع ، يعنى نوزدهم وبيستم وبيست ويكم. جِ ظلماء. اين جمع سماعى است كه قياس جمع

ظلماء ظَلم است.(قاموس)

ظَلَم

كالبد. كوه.

ظَلماء

تاريكى ، ليلة ظلماء: شبى نيك تاريك ، يكى از سه شب متصل به شبهاى دُرع.

ظُلُمات

جِ ظلمت ، تاريكيها ،قسمتى از زمين بشمال كه بعقيده قدما بدانجا دائماً شب باشد وآب حيوان بدانجا

است وبزمين آن گوهرها پراكنده است واسكندر وخضر بطلب آب حيات بدانجا شدند وخضر آب زندگى بخورد وزنده

جاويد ماند. (الله ولىّ الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور)(بقرة:257) . (هو الذى يصلّى عليكم

وملائكته ليخرجكم من الظلمات الى النور). (احزاب:43)

ظلمات ثلاث

كه در قرآن كريم آمده است ، باصراحت در آيه 6 از سوره زمر ، وبدون قيد عدد در آيه 88 از سوره انبياء. (...

يخلقكم فى بطون امهاتكم خلقا من بعد خلق فى ظلمات ثلاث...) كه تفسير شده به ظلمت شكم مادر وظلمت رحم

وظلمت مشيمة (بچه دان). وبقول ديگر: ظلمت شب وظلمت پشت پدر وظلمت رحم وظلمت شكم.

(وذا النون اذ ذهب مغاضبا فظنّ ان لن نقدر عليه فنادى فى الظلمات ان لا اله الاّ انت سبحانك انى كنت

من الظالمين)يعنى ظلمت شب وظلمت دريا وظلمت شكم ماهى. (مجمع البيان)

/ 2570