«دولت كنده» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سلاطين اين سلسله كه به ملوك حيره شهرت يافتند 22 و دوران سلطنتشان 364 سال، و جز شش تن از اينها همه از نسل عمرو بن عدى بودند، نخستين آنها عمرو بن عدى و آخرينشان منذر مغرور بود، مركز آنها شهر حيره سه ميلى كوفه (ظاهرا اشتباه است و فاصله حيره تا كوفه قريب 12 ميل است)، اين شهر داراى آبادانيهاى بسيار و ساختمانهاى برافراشته و باغات سرسبز بوده، قرنهائى در دوران نيز آبادانى آن بر جاى بوده، وكاخهاى معروف خورنق و سديد در كنار اين شهر واقع بوده.

برخى بر اين عقيده اند كه ملوك حيره مسيحى مذهب بوده و اين كيش در عهد امرىء القيس در اوائل قرن چهارم به آنها رسيده، ولى گروهى بر اين باورند كه نخستين كسى كه بدين كيش درآمد نعمان بن منذر بوده كه در اواخر قرن ششم مى زيسته.

«دولت كنده»

كنده شاخه اى از كهلان كه قحطانى تبارند مى باشند، اصل آنها از بحرين و مشقر بوده كه به حضرموت هجرت نموده و در شهرى به نام «كنده» سكونت جستند و در آنجا در زينهار حميريان مى زيستند. برحسب اتفاق زعيم قبيله كنده كه حجر بن عمرو نام داشت برادر مادرى حسّان بن تبع پادشاه حمير بود، وى حجر را به سرپرستى همه قبايل معدّ (كه در شمالى جزيرة العرب مى زيستند) برگماشت و اين امر موجب شد كه قبيله كنده بدان سرزمين هجرت كردند.

اما يعقوبى آورده كه سبب كوچ كردن قبيله كنده از حضرموت اين شد كه بين دو قبيله (كنده و حمير) جنگى طولانى در گرفت كه نزديك بود همه نفوس اين دو قبيله را به نابودى كشد از اين رو قبيله كنده رو به سرزمين معد برده در آنجا سكنى گزيدند; رفته رفته در آنجا دولتى را به سركردگى يكى از آنها به نام مرتع بن معاوية بن ثور كه نخستين سلطان آنها بود تأسيس نمودند. از آن پس سلاطين كنده يكى پس از ديگرى بر اريكه سلطنت نشستند تا اينكه نوبت سرورى به حارث بن عمرو بن حجر رسيد.

در آن روزگار ميان وى و نعمان بن منذر ملك حيره اختلافى رخ داد كه به نبرد انجاميد، در اين نبرد نعمان پيروز گشت و حارث را هزيمت داد و سپس بر او دست يافت و او را به قتل رسانيد. اما وى چهار پسر داشت و هر يك حسب وصيت پدر زعامت يكى از نواحى مملكت تحت سلطه پدر را به عهده گرفت، نعمان كه مصمم بود از اين سلسله در اين ديار ديّارى نماند ميان برادران فتنه انگيزى كرد، آنها به قتال يكدگر پرداختند تا اين كه از آنها نماند جز دو تن به نامهاى حجر بن حارث كه بر بنى اسد حكومت داشت و معدى كرب بن حارث كه بر دو قبيله قيس و عيلان زعامت مى كرد، بنى اسد بر امير خود حجر بتاختند و او را كشتند ولى فرزندش امرؤ القيس همان شاعر معروف عرب در صدد انتقام خون پدر برآمد و جمعى از بنى اسد را به قتل رسانيد و سپس جهت استمداد به سوى قيصر ملك روم رفت، اما وى در قسطنطنيه درگذشت، وبه نقلى قصير او را مسموم ساخت. از آن به بعد دولت كنده رو به ضعف گرائيد و تنها معدى كرب ماند كه بر دو قبيله بنى قيس و بنى عيلان حكومت مى كرد و چند تن از اين خانواده كه قبايلى حكم مى راندند. مشهورترين شاخه هاى اين سلسله در دومة الجندل و بحرين و نجران و غمر ذى كنده سرورى داشتند كه به صورت دولتهائى ضعيف در اين مناطق ادامه حيات مى دادند تا اين كه اسلام ظاهر شد و همه آنها از ميان رفتند. دولت كنده در قرن پنجم ميلادى تأسيس و به مرگ امرؤ القيس به سال 560 منقرض گشت. (دائرة المعارف فريد وجدى)

قَحطَبَة

ابن شبيب طائى. يكى از سرداران لشكر ابومسلم خراسانى است. مستوفى آرد:ابومسلم پس از آنكه خراسان وى را مسلم گشت، قحطبة بن شبيب طائى را به جانب عراق فرستاد قحطبه گرگان به قهر بستد و رى و ساوه و قم و ولايت كاشان بى حرب مسخر گردانيد و با مردم اصفهان جنگ كرد و بگرفت و از آنجا برگشت و به نهاوند رفت و همدان با مردم نصر سيار جنگ كردند ايشان را بكشت و از آنجا به حلوان شد و شهر زور و حلوان بستد و عزم كوفه كرد. يزيد بن ميسره از واسط عزم حرب ايشان كرد بر كنار فرات به هم رسيدند، شب بود حرب در پيوست قحطبه را اسب خطا كرد و او را در آن آب غرق گردانيد اما لشكرش وقوف نداشتند يزيد بن ميسره را نيز بكشتند چون روز شد و قحطبه غرق شده بود پسرش حسين بن قحطبه را بر خود امير گردانيدند و به كوفه شدند. (تاريخ گزيده چاپ لندن: 1/286 و رجوع شود به كامل ابن اثير: 5/191 و 192) تاريخ

/ 2570