آياتى از قرآن در باره طلاق - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وهمچنين استفاده از ظروف طلا ونقره نيز حرام مى باشد . به «ظرف» رجوع شود .

محمد بن مسلم گويد : امام باقر (ع) دندانهايش سست شده بود وبا طلا آنها را بسته بود .

پيغمبر اكرم (ص) نهى نمود از فروختن طلا ونقره به نسيه ونهى نمود از فروختن هر يك از اين دو (با همجنس

خود) به زيادت مگر اينكه هر دو سوى معامله مساوى يكديگر باشند .

على بن جعفر گويد : به امام كاظم (ع) عرض كردم : آيا شايسته است كه مرد انگشتر طلا بپوشد ؟ فرمود : نه .

(بحار:46 و 83 و 10 و 103)

طِلاء

هر چه آن را در مالند بر جائى (منتهى الارب) . ماليدنى . خمر غليظ سياه رنگ . آب انگور جوشانيده .

طَلائِع

جِ طليعة .

طلائِع

بن رزيك (

495 ـ 556 هـ) ملقب به الملك الصالح ابى الغارات ، وزير عصامى واز ملوك شمرده مى شود . اصل وى از

شيعه اماميه عراق است وبا تنگدستى به مصر در آمد وآنجا ترقى كرد به حدى كه ولايت منية بنى خصيب (از

اعمال صعيد المصرى) يافت وآنگاه وى را فرصتى دست داد وبه قاهره در آمد وبه وزارت خليفه الفائز بنصر

الله رسيد (549 هجرى) و به الملك الصالح فارس المسلمين نصير الدين موصوف گشت . چون فائز بسال 555 هجرى

بمرد وعاضد ولايت يافت دخت طلائع به زنى گرفت و طلائع همچنان در وزارت بماند تا آن كه عاضد كشتن وى را

دسيستى ساخت تا از تحكّم او برهد . طلائع مردى شجاع وبا تدبير ومحتاط وبخشنده وصادق العزيمة وادب

شناس وشاعر بود او را ديوان شعر ونيز كتابى بنام «الاعتماد فى الرد على اهل العناد» است . اوقاف نيكو

وقف كرد وجامعى نيز به باب زويله بيرون قاهره بر پا ساخت ودر غزوه بافرنگ به دريا وخشكى دست باز

نداشت . (الاعلام زركلى:52/449)

طِلاب

مطالبة . خواستن حق خود را از كسى .

طُلاّب

جِ طالب .

طِلاع

واقف گرديدن . طِلاع الشىء : پُرى چيزى .

طَلاق

رها نمودن مرد است همسر دائمى خود را از قيد زوجيّت . رها شدن زن از قيد نكاح . طلاق در شريعت اسلام

جايز ونافذ است اما با كراهت شديد آنچنان كه جز در موارد ناچارى كارى ناروا وناشايست مى داند .

امام صادق (ع) فرمود : هيچ حلالى نزد خداوند مبغوض تر از طلاق نيست وخداوند دشمن مى دارد مردى را كه از

روى هوا وهوس همسران خود را طلاق مى دهد . وفرمود : خداوند دوست دارد خانه اى را كه در آن مراسم زفاف

وعروسى باشد ودشمن دارد خانه اى را كه در آن طلاقى واقع شد .

وفرمود : ازدواج كنيد وطلاق مدهيد كه طلاق عرش خدا را مى لرزاند . (وسائل:15/267)

ولى در عين حال ، اين قانون از ضروريات حيات بشر مى باشد ، چه در صورت عدم توافق اخلاقى زوجين كه پس از

ازدواج پيش آيد ، يا كشف گردد ويا به عللى دو همسر نتوانند با يكديگر ادامه زندگى بدهند ، اگر چنانچه

قانونى نباشد آنها را از آن بن بست نجات دهد مى بايست آن زن ومرد تا آخر عمر در جهنمى سوزان بسر برند .

دين مسيح كنونى جز به علت زنا طلاق را جايز نمى دانند ، ولى على رغم كليسا دادگاههاى دنياى مسيحيت

سالانه حكم صدها هزار طلاق را صادر مى كند . چه طلاق در جاى خود امرى ضرورى وموافق فطرت بشر است .

آياتى از قرآن در باره طلاق

(والمطلّقات يتربّصن بأنفسهنّ ثلاثة قروء ولايحلّ لهنّ أن يكتمن ما خلق الله فى أرحامهنَّ إن كنَّ

/ 2570