هر چه آن را در مالند بر جائى (منتهى الارب) . ماليدنى . خمر غليظ سياه رنگ . آب انگور جوشانيده .
طَلائِع
جِ طليعة .
طلائِع
بن رزيك (495 ـ 556 هـ) ملقب به الملك الصالح ابى الغارات ، وزير عصامى واز ملوك شمرده مى شود . اصل وى ازشيعه اماميه عراق است وبا تنگدستى به مصر در آمد وآنجا ترقى كرد به حدى كه ولايت منية بنى خصيب (ازاعمال صعيد المصرى) يافت وآنگاه وى را فرصتى دست داد وبه قاهره در آمد وبه وزارت خليفه الفائز بنصرالله رسيد (549 هجرى) و به الملك الصالح فارس المسلمين نصير الدين موصوف گشت . چون فائز بسال 555 هجرىبمرد وعاضد ولايت يافت دخت طلائع به زنى گرفت و طلائع همچنان در وزارت بماند تا آن كه عاضد كشتن وى رادسيستى ساخت تا از تحكّم او برهد . طلائع مردى شجاع وبا تدبير ومحتاط وبخشنده وصادق العزيمة وادبشناس وشاعر بود او را ديوان شعر ونيز كتابى بنام «الاعتماد فى الرد على اهل العناد» است . اوقاف نيكووقف كرد وجامعى نيز به باب زويله بيرون قاهره بر پا ساخت ودر غزوه بافرنگ به دريا وخشكى دست بازنداشت . (الاعلام زركلى:52/449)
طِلاب
مطالبة . خواستن حق خود را از كسى .
طُلاّب
جِ طالب .
طِلاع
واقف گرديدن . طِلاع الشىء : پُرى چيزى .
طَلاق
رها نمودن مرد است همسر دائمى خود را از قيد زوجيّت . رها شدن زن از قيد نكاح . طلاق در شريعت اسلامجايز ونافذ است اما با كراهت شديد آنچنان كه جز در موارد ناچارى كارى ناروا وناشايست مى داند .امام صادق (ع) فرمود : هيچ حلالى نزد خداوند مبغوض تر از طلاق نيست وخداوند دشمن مى دارد مردى را كه ازروى هوا وهوس همسران خود را طلاق مى دهد . وفرمود : خداوند دوست دارد خانه اى را كه در آن مراسم زفافوعروسى باشد ودشمن دارد خانه اى را كه در آن طلاقى واقع شد .وفرمود : ازدواج كنيد وطلاق مدهيد كه طلاق عرش خدا را مى لرزاند . (وسائل:15/267)ولى در عين حال ، اين قانون از ضروريات حيات بشر مى باشد ، چه در صورت عدم توافق اخلاقى زوجين كه پس ازازدواج پيش آيد ، يا كشف گردد ويا به عللى دو همسر نتوانند با يكديگر ادامه زندگى بدهند ، اگر چنانچهقانونى نباشد آنها را از آن بن بست نجات دهد مى بايست آن زن ومرد تا آخر عمر در جهنمى سوزان بسر برند .دين مسيح كنونى جز به علت زنا طلاق را جايز نمى دانند ، ولى على رغم كليسا دادگاههاى دنياى مسيحيتسالانه حكم صدها هزار طلاق را صادر مى كند . چه طلاق در جاى خود امرى ضرورى وموافق فطرت بشر است .
آياتى از قرآن در باره طلاق
(والمطلّقات يتربّصن بأنفسهنّ ثلاثة قروء ولايحلّ لهنّ أن يكتمن ما خلق الله فى أرحامهنَّ إن كنَّ