«يهود در قرآن و حديث» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قبايل متعددى تشكيل دادند، تا اين كه زمان فرعون فرا رسيد، و چون ميان تبار قبط و تيره هاى دوازده گانه يهود عداوت ديرين بود و يا به جهت دوگانگىميان قوم بومى و قوم مهاجر، فرعون بدانها به ديده عداوت مى نگريست و در صدد خوار ساختن و به ذلت كشيدن آنان برآمد، تا جائى كه به گفته قرآن: «مردهاشان را مى كشت و زنانشان را به اسارت و خدمت مى گرفت»، روزگارانى سخت به زير شكنجه هاى گوناگون فرعون مى گذرانيدند، تا اين كه در حوالى سال 1213 قبل از ميلاد، موسى بن عمران به نبوت مبعوث گشت، ارواح پژمرده آنان را جوانى و شادابى بخشيد و براى جانهاى دربندشان آزادى به ارمغان آورد.

ولى آنها محض اين كه به آن سوى آب شدند چون از كنار قومى بت پرست عبور نمودند (فاتوا على قوم يعكفون على اصنام لهم قالوا يا موسى اجعل لنا الهاً كما لهم آلهة...)گفتند: اى موسى براى ما نيز خدائى (بتى) قرار ده چنان كه آنها را خدايانى است. موسى گفت: (انّكم قوم تجهلون) شما چه مردمى بس نادان باشيد (كه پس از اين همه آيات بينات هنوز به وحدانيت خداوند آگاه نگشته و زنگار شرك از دل خويش نزدوده ايد!).

موسى طبق قرارى معين ـ جهت مناجات با خداوند و دريافت الواح تورات ـ عازم كوه طور گشت و برادرش هارون را به سرپرستى قوم گماشت، اما هنگامى كه ـ پس از چهل روز ـ به نزد قوم خويش (يهود) بازگشت با صحنه اى بس شگفت مواجه شد، كه جمعى از آنها به فريب سامرى گوساله پرست شده بودند. اين منظره آنچنان غم انگيز و دور از انتظار بود كه موسى را دهشت زده ساخت و برادر را عتاب و سرزنش نمود، اما هارون يك تنه در برابر سپاهى از حماقت و سفاهت قرار گرفته بود چه مى توانست بكند؟! به هر حال، جنايت آنچنان فجيع بود كه خداوند به كيفرى كمتر از كشتار دستجمعى آنها ـ آن هم به دست خودشان ـ رضا نداد: (فاقتلوا انفسكم)(بقرة:54). سرانجام تسليم كيفر شدند و توبه نمودند.

اين نخستين تجربه و آزمايشى تلخ بود كه آنان پس از رهائى از چنگال دشمن به وسيله موسى به اين پيغمبر نشان دادند، دنباله ماجرا به واژه «بنى اسرائيل» رجوع كنيد.

«يهود در قرآن و حديث»

آيات قرآن و نيز روايات درباره اين قوم، به تكرار آمده است كه برخى از آنها ذيل واژه «بنى اسرائيل» بيان گرديد و اينك به شمارى از آنها اشاره مى شود:(و قالت اليهود و النصارى نحن ابناء الله و احبّائه) جهودان و مسيحيان گفتند ما به منزله فرزندان خدائيم و خداوند ما را دوست دارد. بگو (اى محمد) اگر اين ادعا حقيقت دارد پس چرا (حسب كتب خودتان) شما را بر اثر معصيت عذاب مى كند؟ خير، شما نيز همانند ديگر افراد بشر مى باشيد... (مائده: 18) (لتجدنّ اشدّ الناس عداوة للذين آمنوا اليهود و الذين اشركوا)سرسخت ترين مردم در دشمنى با مسلمانان جهودان و مشركان مى باشند. (مائده: 82) (و قالت اليهود عزير بن الله)جهودان گفتند عزير (پيغمبر) فرزند خدا است. (توبه: 30) (و لتجدنّهم احرص الناس على حيوة و من الذين اشركوا...) يهودان را بيش از هر كس بر زندگى حريص مى يابى و (حتى) از مشركين (كه به قيامت ايمان ندارند) هر يك از جهودان آرزو دارد هزار سال زنده بماند (چه آنان كلمه هزار را در مورد عمر، بسيار تكرار كنند و چون يكى از آنها عطسه كند ديگرى به وى گويد: هزار سال بزى) در صورتى كه طول عمر او را از عذاب خدا نرهاند. (بقره: 96) (و قالت اليهود يدالله مغلولة...)جهودان گفتند دست خدا بسته است (و ديگر در جهان آفرينش تصرفى نكند) دستشان بسته و لعنت خدا بر آنها باد بلكه دست خدا هميشه باز است و هرگونه بخواهد انفاق كند و هر مقدار از آيات قرآن كه بر تو (اى محمد) فرود آيد بر سركشى و كفر آنها بيفزايد و ما به كيفر آن تا قيامت آتش كينه و عداوت را در ميان آنها افروختيم. هرگاه براى جنگ با مسلمانان آتشى برافروزند خداوند آن را فرو نشاند و آنان در روى زمين به فساد بكوشند و خداوند مفسدان را دوست ندارد. (مائده: 64) در حديث رسول (ص) آمده كه هر آنكس مسلمانى را در معامله اى فريب دهد از ما (مسلمانان) بشمار نيايد و روز قيامت با يهود محشور گردد چه آنان بيش از هر كس از خلق خدا در صدد فريب مسلمانان مى باشند.

از ام سلمه نقل است كه پيغمبر (ص) وصيت نمود پس از وفاتش جهودان را از جزيرة العرب بيرون كنند. (بحار:103/80 و 18/144)

/ 2570