اين خانه را ميان اقوام و ملل و پيروان اديان، مكانت و منزلتى خاصّ بوده:احترامى كه عرب پيش از اسلام براى آن قائل بوده براى هيچ معبدى قائل نبوده كه آن را خانه خدا مى دانسته اند.شگفت اين كه قدمت بنا و سابقه درخشان بانى آن، فارسيان و هنديان و يهود و نصارى را نيز به تعظيم و تكريم اين خانه مى انگيخته است، هنديان مى گفته اند: روح سيفا (كه يكى از سه اقنوم بودا است) در حجرالاسود حلول نموده. صائبه كه ستاره پرست بودند و نيز كلدانيان، آن را يكى از هفت خانه مقدس مى شمردند. فارسيان ـ جز صائبة ـ بدين عقيده كه روح هرمز در آن حلول نموده آن را تقديس مى نمودند و به حجّ اين خانه مى آمدند. جهودان بر دين ابراهيم (ع) كعبه را احترام مى نهادند و به كنارش خداى را عبادت مى كردند.عربها 360 بت بر كعبه نصب نموده بودند و گويند: نخستين كسى كه كعبه را محل بتها قرار داد عمرو بن لُحَىّ زعيم قبيله خزاعه بود.و چون رسول خدا (ص) مكه را فتح كرد بتها را سرنگون ساخت و خانه را براى طائفان از لوث بتان تطهير نمود.عربها سه ماه حج (شوال و ذيقعده و ذيحجه) و ماه رجب (جهت عمره مفرده) را احترام ويژه مى دادند و در چهار ماه كه: ذيقعدة و ذيحجة و محرّم و رجب اشهر حُرُم مى گفتند قتال و جدال را تعطيل مى كردند، و آنها امنيت كعبه را محترم مى شمردند كه اگر كسى قاتل پدر خود را به كنار كعبه و در شهر مكه مى ديد به خود اجازه نمى داد اندك تعرضى به وى نمايد.كعبه در سال دوم هجرت قبله مسلمين گشت و پيش از آن به سمت بيت المقدس نماز مى گزاردند.
«جامه يا پرده كعبه»
جامه كعبه قدمت تاريخى دارد: سال 20 قبل از ميلاد تبّع يمانى، پادشاه حمير، آن را به پرده هاى مزين به نخهاى سيمين پوشانيد (ولى در فصل روايات خواهد آمد كه همسر حميرى اسماعيل نخستين كسى بود كه كعبه را جامه پوشانيد) و پس از آن جانشينان تبع يك به يك بدين روش ادامه دادند، و پس از انقراض آن سلسله، ديگر طوائف اين كار را تجديد مى نمودند و چون جامه اى مندرس مى گشت جامه اى نوين بر زبر آن مى پوشانيدند، تا زمان قصىّ بن كلاب كه وى وجهى را تحت اين عنوان بر واردين و زائرين مقرر داشت.پيغمبر (ص) خود، جامه كعبه را از جامه هاى يمانى (كه بهترين پارچه آن روز بود) بساخت. سپس عثمان و پس از او عبدالله زبير جامه را تجديد نمود. و چون مهدى خليفه عباسى به حج آمد خدمه كعبه به نزد وى شكايت كردند كه جامه هاى بسيار بر كعبه انباشته گرديده آنچنان كه از سنگينى و تراكم آنها بيم انهدام مى رود، وى دستور داد همه را از خانه بردارند و هر سال جامه اى نوين بر آن بپوشانند و جامه پيشين را بردارند، پس همين شيوه استمرار يافت.خلفاى عباسى هر ساله جامه ها از پارچه هاى نفيس بدين امر فراهم مى ساختند، و چون اوضاع عباسيان به