«خوش جنسى» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قُرب پروردگار . فلان يعيش فى جنب فلان ، اى فى قربه و جواره . و از اين باب است «و الصاحب بالجنب» يعنى دوستى كه در كنار و نزديك تو باشد . بنابر اين معنى (على ما فرّطت فى جنب الله)يعنى در دستيابى بجوار و قرب حضرت پروردگار كه بهشت باشد كوتاهى كردم . عياشى بسند خود از ابى الجارود از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود : مائيم جنب الله . (مجمع البيان) از امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام در معنى آيه (يا حسرتا على ما فرّطت فى جنب الله) آمده كه (جنب الله)على بن ابىطالب مىباشد و هم او است كه خداوند در قيامت به او با خلق خود احتجاج مىكند . كفعمى از امام باقر (ع) نقل كند كه فرمود: بدين سبب على (ع) جنبالله است كه او وصى پيغمبر است و آن حضرت از هر كسى به خدا نزديكتر و وصى او از همه كس به وى نزديكتر است ، پس على در نزديك بودنش به خدا همانند جنب (پهلوى) خدا است . (بحار:24/191)

جُنبَنده

حركت كننده به اراده . دابّة .

جَنح

بال جنبانيدن مرغ . ميل كردن: (و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توكّل على الله ...) ; و اگر دشمنان بصلح و مسالمت تمايل داشتند تو نيز مايل بصلح باش و بر خدا توكل كن ... (انفال : 61)

جِنحَة

اثم ، گناه . و اين لغتى است عاميانه و در هيچيك از لغتنامههاى معتبر نيست . (محيط المحيط)

جُند

لشكر . ج : جنود و اجناد . (و ما انزلنا على قومه من بعده من جند من السماء و ما كنا منزلين) (يس : 28) . (و انّ جندنا لهم الغالبون) . (صافات:173) اميرالمؤمنين (ع) : «احذر الغضب فانه جند عظيم من جنود ابليس» .

(نهج:نامه 69)

جُند

معرب گند ، خصيه ، خايه .

جُندَب

بن جنادة بن عبيد غفارى مكنى به ابوذر ، از بزرگان صحابه پيغمبر اسلام (ص) ، پنجمين كسى كه اسلام آورد ، در صدق و راستى به وى مثل زنند . به «ابوذر» رجوع شود .

جُندَب

بن حجير كندى خولانى از وجوه شيعه كوفه و از ياران اميرالمؤمنين(ع) بود . وى هنگام ورود امام حسين (ع) به عراق در مسير راه پيش از رسيدن به كربلا به حضرت پيوست و روز عاشورا در ركاب امام به شهادت رسيد .

(ابصارالعين)

جَندَل

سنگ كه برداشتن توانند . سنگ بزرگ .

جُندى

منسوب بجند ، لشكرى ، سرباز.

جَنَس

منجمد شدن آب و جز آن .

جِنس

بخشى از اشيائى ، مانند جنس گندم از حبوبات و جنس شتر از بهائم . در اصطلاح ادب : ماهيت صرف نظر از افراد . و نزد منطقيين : آن كلى كه كليهائى را شامل گردد ، و بتعبير ديگر : آن كلى كه بر افراد كثير و مختلف الحقيقة در جواب ماهو حمل شود .

«خوش جنسى»

در تداول : پاك طينتى ، سلامت نفس ، متصف بودن بصفت خيرخواهى عموم . ضد بد جنسى و بدخواهى و آزار مردمان طلبى . امام صادق (ع) : مؤمن خوگير و خوش جنس و از طينت ما اهلبيت است . (بحار:67/77) از امام سجاد (ع)

/ 2570