ـ هر كه از پندگيرى از آيات خداوند و از نعمتهاى خداوند كه به وى ارزانى داشته كور بود، از امر آخرت كه از چشم ظاهرش پنهانست كورتر خواهد بود.2 ـ هر كه در اين جهان با وجود دلائل روشن بر وجود خدا و حقيقت حق، نابينا بود، در آخرت به راه بهشت نابيناتر و از راه بهشت گمراه تر خواهد بود.3 ـ هر كه در اين جهان از ديده خرد بهره نبرد و از اين نظر نابينا زندگى كند، در آخر از ديده سر، كورتر محشور گردد، يعنى در آخرت فاقد بصر باشد. (مجمع البيان)
«رواياتى در باره كور»
پيغمبر اكرم (ص) فرمود: دو چشم بنده اى كور نشود كه وى بر آن شكيبا باشد و آن را به حساب خدا نهد مگر اينكه به بهشت رود. و فرمود: بدترين كورى كورى دل است. (بحار: 81/174 و 70/51) جابر روايت كند كه روزى در حضور پيغمبر (ص) نشسته بوديم ناگهان به ما فرمود: برخيزيد به محله بنى واقف رويم كه در آنجا نابينائى است از او عيادت كنيم كه شنيده ام وى بيمار است. (كنزالعمال حديث 25688) از آن حضرت روايت شده كه هر آن كس كارى را از كارهاى نابينائى دنبال كند تا اينكه آن كار را به انجام رساند خداوند به چنين كسى رهائى از نفاق و رهائى از آتش (دوزخ) عطا كند و هفتاد حاجت از حوائج دنيوى او را برآورد و همواره مشمول رحمت خدا باشد تا از كار او فراغت يابد.نيز از آن حضرت نقل شده كه هر آنكس كورى را در زمين هموار چهل گام راهنمائى و عصاكشى كند اگر همه مرتفعات زمين طلا گردد به اندازه سر سوزنى از آن چهل گام ارزش نداشته باشد; و اگر از جاى خطرناكى (يا ناهموارى) عبورش دهد آن مسافت زمين را روز قيامت در ترازوى اعمال خود صد هزار بار وسيع تر بيابد و از همه گناهانش راجح آيد و گناهانش را نابود سازد و خداوند او را در بالاترين غرفه هاى بهشت جاى دهد.(بحار: 74 و 75)
كورُش كبير
يا كورش بزرگ، سردودمان و مؤسّس سلسله هخامنشى ( 559 ـ 529 ق.م) پسر كبوجيه اول يا كبوجيه دوم. در بعضى از مآخذ او را كورش دوم و در برخى ديگر كورش سوم ناميده اند. وى بر آخرين پادشاه ماد موسوم به ايشتوويگو يا آستياژ خروج كرد و پادشاهى را از قوم ماد به قوم پارسى منتقل ساخت و ارمنستان را مطيع كرد و با بابليان جنگيد و بابل و لوديه (ليدى) را مسخر ساخت و كرزوس پادشاه لوديه را پس از اسارت مورد عفو قرار