«رواياتى در باره كور» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مفسران در شأن نزول اين دو آيه و آياتى پس از آن، اختلاف نموده: برخى گفته اند: شخصى كه قرآن در باره اش مى گويد: چهره در هم كشيد و روى ترش كرد هنگام ورود آن مرد كور، خود پيغمبر (ص) مى باشد، چه آن حضرت به هنگامى كه با جمعى از سران قريش، مانند عتبة بن ربيعة و ابوجهل بن هشام و عباس بن عبدالمطلب مشغول گفتگو بود و آنان را به دين اسلام ارشاد مى نمود ناگهان عبدالله بن ام مكتوم نابينا وارد شد، وى متوجه نبود كه پيغمبر (ص) سرگرم راز و گفتگو با كسانى مى باشد، به حضرت عرض كرد: قرآن برايم بخوان و به احكامى كه بر تو نازل گرديده آگاهم ساز. حضرت خواسته اش را اجابت نمود و سپس به سخنان خود با آن اشخاص ادامه داد، عبدالله باز هم خواست خويش را تكرار نمود، حضرت كه سخت علاقه مند بود آنها ايمان بياورند از پافشارى عبدالله در چنين موقعيت حساس، رنجيده خاطر گشت و روى از او برگردانيد. شايان ذكر است كه عبدالله نابينا از ترشروئى پيغمبر و از روى برگردانيدن آن حضرت خبردار نمى شد تا موجب رنجش وى گردد و پيغمبر در اين باره مقصر باشد، به علاوه اين ترشروئى پيغمبر به خيرخواهى اسلام و در راستاى هدف مقدس و رسالتش بود نه به منظور غرض شخصى خودش. اما در عين حال خداوند، رسول خود را بدين امر تذكر داد كه تو تنها مأمور ابلاغ رسالت مى باشى، اما چه كسى هدايت مى شود و چه كسى نمى شود به تو ارتباط ندارد.

برخى گفته اند: مراد از آن شخص، مردى از بنى اميه بوده كه چون ابن امّ مكتوم نابينا به كنارش نشست روى از او برگردانيد و از فرط تكبر روى بر او ترش نمود كه مورد توبيخ قرار گرفت. (مجمع البيان) (ومن كان فى هذه اعمى فهو فى الآخرة اعمى و اضلّ سبيلا): آن كه در اين جهان كور بود، وى در آخرت كورتر و گمراه تر خواهد بود. (اسراء: 72) در معنى اين آيه اقوالى است:

1

ـ هر كه از پندگيرى از آيات خداوند و از نعمتهاى خداوند كه به وى ارزانى داشته كور بود، از امر آخرت كه از چشم ظاهرش پنهانست كورتر خواهد بود.

2 ـ هر كه در اين جهان با وجود دلائل روشن بر وجود خدا و حقيقت حق، نابينا بود، در آخرت به راه بهشت نابيناتر و از راه بهشت گمراه تر خواهد بود.

3 ـ هر كه در اين جهان از ديده خرد بهره نبرد و از اين نظر نابينا زندگى كند، در آخر از ديده سر، كورتر محشور گردد، يعنى در آخرت فاقد بصر باشد. (مجمع البيان)

«رواياتى در باره كور»

پيغمبر اكرم (ص) فرمود: دو چشم بنده اى كور نشود كه وى بر آن شكيبا باشد و آن را به حساب خدا نهد مگر اينكه به بهشت رود. و فرمود: بدترين كورى كورى دل است. (بحار: 81/174 و 70/51) جابر روايت كند كه روزى در حضور پيغمبر (ص) نشسته بوديم ناگهان به ما فرمود: برخيزيد به محله بنى واقف رويم كه در آنجا نابينائى است از او عيادت كنيم كه شنيده ام وى بيمار است. (كنزالعمال حديث 25688) از آن حضرت روايت شده كه هر آن كس كارى را از كارهاى نابينائى دنبال كند تا اينكه آن كار را به انجام رساند خداوند به چنين كسى رهائى از نفاق و رهائى از آتش (دوزخ) عطا كند و هفتاد حاجت از حوائج دنيوى او را برآورد و همواره مشمول رحمت خدا باشد تا از كار او فراغت يابد.

نيز از آن حضرت نقل شده كه هر آنكس كورى را در زمين هموار چهل گام راهنمائى و عصاكشى كند اگر همه مرتفعات زمين طلا گردد به اندازه سر سوزنى از آن چهل گام ارزش نداشته باشد; و اگر از جاى خطرناكى (يا ناهموارى) عبورش دهد آن مسافت زمين را روز قيامت در ترازوى اعمال خود صد هزار بار وسيع تر بيابد و از همه گناهانش راجح آيد و گناهانش را نابود سازد و خداوند او را در بالاترين غرفه هاى بهشت جاى دهد.

(بحار: 74 و 75)

كورُش كبير

يا كورش بزرگ، سردودمان و مؤسّس سلسله هخامنشى ( 559 ـ 529 ق.م) پسر كبوجيه اول يا كبوجيه دوم. در بعضى از مآخذ او را كورش دوم و در برخى ديگر كورش سوم ناميده اند. وى بر آخرين پادشاه ماد موسوم به ايشتوويگو يا آستياژ خروج كرد و پادشاهى را از قوم ماد به قوم پارسى منتقل ساخت و ارمنستان را مطيع كرد و با بابليان جنگيد و بابل و لوديه (ليدى) را مسخر ساخت و كرزوس پادشاه لوديه را پس از اسارت مورد عفو قرار

/ 2570